درسنامه تفسیر آیات حج صفحه 98

صفحه 98

2. فرض حج

شکی نیست که واجب کننده حج بر انسان شارع مقدس است، و تردیدی نیست که وجوب تکلیف و تشریع را باید به خود شارع نسبت داد، لیکن در این آیه فرض شدن حجّ را به شخص انسان نسبت داده و می فرماید: «فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَ ».

این تعبیر بدین معنا نیست که این تکلیف مهم به دلخواه انسان باشد، و اگر خواست بر خود واجب کند و اگر نخواست نکند، بلکه به این معناست که پس از حصول شرایط از جمله استطاعت، و حضور در میقات، و محرم شدن که در حقیقت شروع در عملیات حج است،(1) که بعد از آن، دو وظیفه مهم بر عهده دارد: یکی به اتمام رساندن آن، دوم رعایت ادب و آداب حج.

تعبیر به فرض که به معنای قطع، ابرام و احکام است. (2) بیانگر آن است که بعد از حصول استطاعت و واجب شدن، ممکن است مستطیع خود را در معرض حج قرار ندهد، و یا عازم میقات بشود ولی مناسک را شروع نکند، اینجاست که اصل وجوب و واجب هست، اما فرض هنوز محقق نشده است. لذا شخص مستطیع حاضر در میقات با محرم شدن حج را بر خود فرض و قطعی می کند.

3. احرام

با توجه به تفسیر این بخش از آیه، به این نتیجه می رسیم که اعمال حجّ با احرام شروع می شود. و گرچه آیات قرآن صراحتاً امر به این منسک نکرده و از ضرورت محرم شدن سخن نگفته است، اما این به معنای نبودن و نپرداختن آن در قرآن


1- مجمع البیان، ج 1، ص 294. تفسیر کشاف، ج 1، ص 243. تفسیر کبیر، ج 5، ص 178. تفسیر قرطبی، ج 2، ص 406. تفسیر المنار، ج 2، ص 227. تفسیر المیزان، ج 2، ص 79. تفسیر نمونه، ج 2، ص 29.
2- المصباح المنیر، ریشه فرض.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه