بررسی فقهی احکام رشوه، غش و کم فروشی صفحه 77

صفحه 77

ناتمام است.

حکم بن حُکیم الصیرفی می گوید: از امام کاظم - علیه السلام - شنیدم در حالی که حفص الأعور از ایشان پرسید: [عمّالِ] سلطان از ما مشک و ظروف آب [اداوی: جمع أداوه چیزی که در آن آب پر می کنند، مانند آفتابه] می خرند [حتماً چیزی از روایت سقط شده وگرنه نباید برای سلطان، فعل جمع (یشترون) آورده شود، شاید کلمه ی عمّال السلطان بوده و افتاده است] و وکیلی می گیرند که اجناس خریداری شده را از ما تحویل بگیرد، ما به آن وکیل رشوه می دهیم تا به ما ظلم نکند. حضرت فرمودند: مانعی ندارد آن چه که مالت را به وسیله ی آن اصلاح می کنی. سپس حضرت لحظه ای سکوت کردند، سپس فرمودند: بعد از آن که به وکیل رشوه می دهی، آیا چیزی کمتر از آن که فروخته ای از شما می گیرد؟ (مثلاً به جای ده مشک نه تا می گیرد) گفتم: بله. حضرت فرمود: [در این صورت] رشوه ات فاسد شد.

در این روایت صرف نظر از ضعف سندش رشوه هم، در کلام راوی و هم دو بار در کلام امام - علیه السلام - در غیر مقام قضاوت، حکم و حتی إفتاء به کار رفته است.

نتیجه ی بررسی معنای لغوی رشوه

لفظ «رشوه» از «رشا» اخذ شده و رشا هم به معنی «رَسَن» است؛ یعنی طنابی که به دلو بسته می شود و در چاه انداخته می شود تا آب را

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه