بررسی گسترده ی فقهی غیبت صفحه 118

صفحه 118

عملی غیبت نیست؟! چه کسی می تواند ملتزم به چنین قولی باشد! در عین این که می داند چنین حرفی مساوی با حطّ شأن طرف و ریختن آبروی او است.

این توجیهات که برخی می گویند: غیبت فلانی نمی کنم بلکه بثّ(1) شکوی می کنم یا حکایت می کنم، آن را از شمول غیبت خارج نمی سازد؛ مثلاً اگر کسی در رفتار با فرزندش در خانه گرفتار مشکلاتی است و بدون این که قصد انتقاصی داشته باشد بثّ الشکوی می کند، آیا بر این عمل در صورتی که مصداق تظلّم یا استشاره _ که از مستثنیات غیبت است _ نباشد، غیبت صادق نیست؟!

ظاهراً اطلاق لغویین، اطلاق روایات و ذوق عرفی حکم می کند بیان عیوب مخفی دیگران، حتّی بدون قصد انتقاص هم غیبت باشد و حتّی احتمال این معنا هم داده نمی شود که قصد انتقاص، واقعاً در مفهوم عرفی غیبت أخذ شده باشد.

پس همان گونه که عدّه ای از بزرگان هم تصریح کرده اند، نمی توانیم قصد انتقاص را در غیبت شرط بدانیم.

آیا گفتن بیماری دیگران نزد پزشک، غیبت است؟

سؤالی که این جا مطرح می شود آن است: آیا کسی که نزد طبیب می رود و به جهت مصلحت بیمار، عیوب و بیماری او را بازگو می کند، واقعاً مرتکب غیبت شده است؟!

در پاسخ باید بگوییم دو راه تخلّص از این اشکال وجود دارد:

1. این مورد از مستثنات غیبت است؛ یعنی در مفهوم غیبت


1- آشکار کردن راز و اندوه خود، فاش کردن خبر.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه