بررسی گسترده ی فقهی غیبت صفحه 62

صفحه 62

روایات است. علی ایّ حالٍ خودِ خیانت هم در کبیره بودنش بحث است و ثابت نیست که از کبائر باشد تا کسی به قیاس اولویت بخواهد کبیره بودن غیبت را ثابت کند. بحث ما مصداق مَثَل معروف است که: «ثبّت العرش ثم انقش»(1).

نتیجه این که: هر دو استدلال شیخ ناتمام است. ایشان استدلال دیگری در کتاب مکاسب ذکر نفرمودند، ولی به نظر می رسد حداقل دو استدلال دیگر وجود دارد که یکی از این دو، باز به دلیل نداشتن سند، قابل تمسّک نیست، ولی به استدلال دوم می توان تمسّک کرد.

ادلّه ی دیگری بر کبیره بودن غیبت

استدلال به روایت أنس

در روایت أنس این گونه آمده بود:

عَنْ أَنَسٍ قَالَ خَطَبَنَا رَسُولُ اللَّهِ- صلی الله علیه و آله و سلم - فَذَکَرَ الرِّبَا وَ عَظَّمَ شَأْنَهُ إِلَی أَنْ قَالَ: «وَ أَرْبَی الرِّبَا عِرْضُ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ»(2)؛

بالاترین ربا، عِرض انسان مسلمان است.

در این روایت، عظمت عِرض مؤمن بر ربا، از حیث تخلّص از


1- یعنی ابتدا خانه را بنا کن سپس به فکر نقش و نگار آن باش. این مَثَل برای زمانی است که قصد اثبات فرعی را داشته باشند که هنوز اصلش ثابت نباشد. در مَثَل فارسی می گویند: اوّل برادری خودت را ثابت کن بعد ادّعای ارث کن. (غروی)
2- مستدرک الوسائل، ج 9، تتمه کتاب الحج، تتمه ابواب احکام العشره، باب تحریم اغتیاب المؤمن، ح 25 (10413)، ص 119.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه