بررسی گسترده ی فقهی کذب (موضوع، احکام و موارد استثناء) صفحه 112

صفحه 112

که سند این روایت به خاطر محمد بن علی ماجیلویه و محمد بن علی القرشی ناتمام است.

نحوه ی استدلال به این روایت برای نفی کبیره بودن مطلق کذب

در این روایت می فرماید: کذب علی الله و علی رسوله [و علی أوصیائه] از کبائر است. این که حضرت فقط حصّه ای از کذب را از کبائر ذکر می کنند نه مطلق کذب را، معلوم می شود مطلق کذب از کبائر نیست.

إن قلت: مفهوم وصف که حجّت نیست، پس چگونه از این روایت استفاده می کنید که مطلق کذب از کبائر نیست؟!

قلت: ما در بحث مفهوم وصف هرچند بالجمله نپذیرفتیم که مفهوم دارد، ولی فی الجمله پذیرفتیم.(1) وقتی گفته می شود: «اکرم


1- تقریرات دروس خارج اصول فقه، سال ششم، ص35: در این که مفهوم فی الجمله را در وصف نیز باید بپذیریم نباید غفلت شود؛ زیرا وقتی مولا می فرماید: العالم العادل یجب اکرامه، معلوم می شود که مطلق طبیعت عالم، واجب الاکرام نیست و إلاّ ذکر قید عادل لغو خواهد بود، پس باید قیدی وجود داشته باشد. اگر قید عدالت وجود داشت اکرام واجب است، امّا این که قید دیگری می تواند جایگزین شود یا خیر، بستگی به این دارد که مفهوم اصطلاحی را بپذیریم یا خیر؛ اگر مفهوم اصطلاحی را پذیرفتیم معنایش آن است که قید دیگری جایگزین عادل نمی شود، ولی اگر مفهوم را نپذیرفتیم می گوییم جمله منطوقاً و مفهوماً متعرض این که قید دیگری می تواند جایگزین شود یا نه، نشده است. البته اگر در جایی به علت نکته ای قید از احترازی بودن که طبع اولیه ی آوردن قید است خارج شود، مثلاً قید بیانگر فرد اعلی یا اخفی یا اهتمام بیشتر یا ... باشد، نفی حکم از طبیعت را نمی کند. به عبارت دیگر این که گفتیم وصف فی الجمله مفهوم دارد، مربوط به جایی است که قید به حسب طبع اولیه اش که احترازی بودن است مدّ نظر باشد، کما این که مفهوم جزئی را برای جمله ی شرطیه قائلیم و تنها انتفاء عند الانتفاء را نپذیرفتیم، ولی پذیرفتیم که طبیعت علی الاطلاق موضوع حکم نیست و إلا ذکر شرط لغو بود.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه