- پیش گفتار 1
- اشاره 4
- حقیقت صدق و کذب 4
- تعریف صدق و کذب از دیدگاه مشهور 5
- اشاره 7
- اشکالات سید خویی - قدس سره - بر تعریف مشهور 7
- اشاره 7
- اشکال اوّل 7
- نقد اشکال اوّل 8
- اشکال دوم 8
- اشاره 8
- نقد اشکال دوم 9
- اشاره 10
- اشکال سوم 10
- نقد اشکال سوم 11
- اشاره 11
- بحثی در حقیقت صدق و کذب در کلام مرحوم امام - قدس سره - 11
- تعریف تفتازانی از صدق و کذب و وجوه آن در نظر مرحوم امام - قدس سره - 12
- نقد مرحوم امام - قدس سره - بر کلام تفتازانی 14
- عدم اختصاص صدق و کذب به قول و لفظ 16
- اشاره 16
- بررسی فرمایش مرحوم امام - قدس سره - 20
- نقد کلام تفتازانی 24
- نظر نظّام معتزلی در تعریف صدق و کذب و نقد آن 30
- نظر جاحظ در تعریف صدق و کذب 34
- اشاره 34
- نقد سخن جاحظ 37
- آیا وجود مخاطب در تحقّق کذب شرط است؟ 39
- اشاره 39
- اشاره 40
- وجوهی بر لزوم وجود مخاطب در اتّصاف به صدق و کذب 40
- نقد امام - قدس سره - بر قول لزوم وجود مخاطب در اتّصاف به صدق و کذب 44
- بیان مرحوم امام - قدس سره - در انصراف ادلّه ی حرمت کذب به وجود سامع 46
- بررسی فرمایش مرحوم امام - قدس سره - 48
- اشاره 53
- ادلّه ی حرمت کذب 53
- اشاره 54
- حرمت کذب به ضرورت عقول 54
- دو مبنای کلّی در حسن و قبح 55
- 1. مبنای بیشتر متکلمین شیعه (حسن و قبح غیر مرتبط با مصالح و مفاسد) 55
- 2. مبنای برخی دیگر (حسن و قبح مرتبط با مصالح و مفاسد) 56
- اشاره 58
- حرمت کذب به ضرورت ادیان 58
- ادلّه ی حرمت کذب از کتاب و سنّت 61
- اشاره 62
- تحقیقی پیرامون کبیره بودن کذب 62
- ثمره ی بحث از کبیره بودن کذب 63
- ملاک کبیره بودن معصیت 64
- ادلّه ی شیخ - قدس سره - بر کبیره بودن کذب 65
- 1. روایت الْفَضْلِ بْنِ شَاذَان: 65
- 2. روایت الْأَعْمَش: 67
- 3. موثقه ی مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم: 68
- اشاره 68
- کلام در وثاقت عثمان بن عیسی 69
- دلالت موثقه ی محمد بن مسلم بر بدتر بودن کذب از شراب 72
- اشکال بعضی بر استدلال به موثقه ی محمد بن مسلم 77
- 4. روایت منسوب به امام عسکری - علیه السلام -: 80
- 5. روایت أَنَس: 81
- 6. روایتی از پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم -: 82
- اشاره 83
- 7. آیه ی شریفه ی افتراء کذب: 83
- اشکال محقّق ایروانی - قدس سره - بر استدلال به آیه ی شریفه 85
- نقد اشکال محقّق ایروانی - قدس سره - 86
- اشکال برخی محقّقین بر استدلال به آیه ی شریفه 87
- جواب از استدلال به آیه ی شریفه 88
- کبیره بودن مطلق کذب در منظر شیخ - قدس سره - حتّی در صورت عدم ترتّب مفسده 91
- اشاره 91
- تأییدی بر کبیره بودن مطلق کذب در وصیت پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - به ابوذر 92
- اشاره 93
- نقد کلام شیخ - قدس سره - 93
- وجه دیگری بر اثبات کبیره بودن کذب 93
- نقد این استدلال 100
- اشاره 102
- 1. روایت أَبِی خَدِیجَه در محاسن، کافی و عقاب الاعمال: 102
- اشاره 102
- روایات دالّ بر عدم کبیره بودن مطلق کذب 102
- بررسی سند روایت محاسن 104
- بررسی سند کافی 107
- بررسی سند عقاب الاعمال 110
- نحوه ی استدلال به این روایت برای نفی کبیره بودن مطلق کذب 112
- اشکال شیخ - قدس سره - بر استدلال به روایت ابی خدیجه 113
- نقد کلام شیخ - قدس سره - 114
- مراد از کذب به قول مطلقِ دارای آثار مهم، کذب علی الله و الرسول است 115
- 2. مرسله ی سَیف بن عَمِیرَه: 118
- اشاره 118
- نقد استدلال به مرسله ی سیف بن عمیره 120
- اشاره 121
- 3. صحیحه ی عَبْدِ الرَّحْمَانِ بْنِ الْحَجَّاج: 121
- مناقشه ی محقّق ایروانی - قدس سره - در استدلال به این روایت بر نفی کبیره بودن مطلق کذب 122
- نقد مناقشه ی محقّق ایروانی - قدس سره - 123
- 4. روایت الْحَارِثِ الْأَعْوَر: 124
- اشاره 124
- مناقشه در استدلال به این روایت 127
- نتیجه ی نهایی درباره ی کبیره بودن مطلق کذب 127
- اشاره 128
- خلف وعد 128
- با توجّه به روایت حارث الاعور، آیا خلف وعد مصداق کذب است؟ 129
- اشاره 129
- مراد روایت در نظر شیخ - قدس سره -، الوعد مع إضمار عدم الوفاء 130
- اشاره 137
- آیا وعد مع اضمار عدم الوفاء، مصداق کذب است؟ 137
- اشاره 138
- وجوه اطلاق کذب بر خلف وعد در نظر شیخ - قدس سره - 138
- اتصاف انشاءات به کذب از حیث خبر ملازم آن در کلام کاشف الغطاء - قدس سره - 139
- نقد کلام کاشف الغطاء - قدس سره - 140
- بیان دیگری بر کذب نبودن خلف وعد در کلام شیخ - قدس سره - 143
- اشاره 144
- آیا خلف وعد حرام است؟ 144
- اقسام ابراز وعده 149
- اشاره 151
- هزل 151
- آیا هزل مصداق کذب است؟ 152
- اشاره 152
- 2. روایت أَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَه: 153
- روایات مربوط به حرمت هزل 153
- 1. مرسله ی سَیْفِ بْنِ عَمِیرَه: 153
- 3. روایت حارث الاعور: 154
- 4. وصیت پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - به ابوذر: 156
- آیا مبالغات متّصف به صدق و کذب می شود؟ 156
- توریه 161
- اشاره 161
- تعریف توریه 162
- آیا توریه مصداق کذب است؟ 164
- نقد شیخ بر کلام میرزای قمی - قدس سرهما - 166
- کلام میرزای قمی - قدس سره - در حرمت توریه 166
- 1. مرسله ی معانی الأخبار و احتجاج: 168
- روایات دالّ بر کذب نبودن توریه 168
- اشاره 168
- بررسی دلالت مرسله بر کذب نبودن توریه 172
- 2. روایتی در مستطرفات سرائر: 174
- 3. روایتی در مسند احمد حنبل: 175
- تذکراتی در مورد توریه 177
- مسوّغات کذب 180
- اشاره 180
- اشاره 181
- مسوّغ اوّل: ضرورت 181
- الف: دلیل کتاب بر جواز کذب عند الضروره 182
- 1) آیه ی 106 سوره ی نحل: 182
- ادلّه ی جواز کذب عند الضروره 182
- 2) آیه ی 28 سوره ی آل عمران: 187
- 3) آیه ی 78 سوره ی حج: 190
- اشاره 191
- 1. حدیث رفع: 191
- ب: دلیل سنّت بر جواز کذب عند الضروره 191
- 2. روایات دالّ بر این که «لَیْسَ شَیْ ءٌ مِمَّا حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا وَ قَدْ أَحَلَّهُ لِمَنِ اضْطُرَّ إِلَیْهِ»: 193
- 3) صحیحه ی لا ضرر: 196
- ج) دلیل اجماع بر جواز کذب عند الضروره 197
- د) دلیل عقل بر جواز کذب عند الضروره 198
- آیا جواز کذب عند الاضطرار، منوط به عدم امکان توریه است؟ 199
- اشاره 200
- روایات دالّ بر جواز کذب مطلقاً حتّی مع التمکن من التوریه 200
- 1. روایت سکونی: 201
- 2. صحیحه ی إِسْمَاعِیلَ بْنِ سَعْدٍ الْأَشْعَرِیّ: 202
- 3. صحیحه ی حلبی: 203
- اشاره 203
- بررسی وثاقت حلبیون 204
- اشاره 204
- طریق صدوق - قدس سره - به عبیدالله بن علی الحلبی 207
- اشاره 208
- طریق صدوق - قدس سره - به محمد بن علی الحلبی 208
- اشاره 209
- طریق صدوق - قدس سره - به عمران بن علی الحلبی 210
- 4. روایت دیگر صدوق از امام صادق - علیه السلام -: 211
- بررسی دلالت روایت 211
- 5. موثقه ی زراره: 216
- 6. موثقه ی دیگر زراره§ممکن است این روایت، همان روایت سابق زراره باشد که در یک مجلس از حضرت سؤال کرده و بخشی را در جایی نقل کرده و بخشی را در جای دیگر، و ممکن هم هست در دو مجلس سؤال کرده باشد.§: 218
- 7. روایت سماعه: 219
- اشاره 219
- جواب شیخ - قدس سره - از قاعده ی عقلی 220
- نقد کلام مرحوم شیخ - قدس سره - 221
- اشاره 222
- پاسخ صحیح در مورد حکم عقل بر قبح کذب 222
- تعارض روایات در صورت عدم استبعاد تقیید 223
- نظر محقّق ایروانی - قدس سره - در عدم تعارض این دو دسته روایات و توضیح نظر شیخ - قدس سره - 224
- اشاره 226
- خلاصه ی سیر بحث وجوب یا عدم وجوب توریه در مقام اضطرار در کلام شیخ - قدس سره - 226
- کلام شیخ - قدس سره - در امکان تقیید مطلقات مجوّز کذب 227
- نظر مختار در تقیید و عدم تقیید مطلقات 228
- نظر مختار در مورد حکم عقل به قبح کذب 230
- کلام شیخ - قدس سره - در تهافت ظاهر کلام مشهور 231
- اشاره 231
- نظر مختار در تعارض بین روایات 231
- کلام شیخ - قدس سره - در فرق اضطرار و اکراه و توجیه کلام مشهور 233
- نقد کلام شیخ - قدس سره - در فرق بین اکراه و اضطرار 234
- کلام بعضی در فرق بین مقام اضطرار و اکراه در باب معاملات 235
- نظر مختار در فرق بین مقام اضطرار و اکراه در باب معاملات 237
- اشاره 239
- نسبت عموم و خصوص من وجه بین اضطرار و إکراه 239
- أوسع بودن ادلّه ی جواز کذب در مقام ضرر و إکراه از حدیث رفع 240
- بیان شیخ - قدس سره - در عدم فرق بین ضرر مسوّغ کذب با ضرر مسوّغ سایر محرّمات و نقد آن 241
- بیان شیخ - قدس سره - در استحباب تحمّل ضرر مالی غیر مجحف و پرهیز از کذب 242
- نقد استدلال شیخ - قدس سره - 243
- نقد استدلال به روایت نبوی 245
- تمسّک بعضی به روایت نبوی برای اثبات رجحان تحمّل ضرر و اجتناب از کذب 245
- استدلال به روایات دالّ بر احتراز از قسم حتّی صادقاً برای اثبات رجحان تحمّل ضرر 246
- نقد این استدلال 246
- اشاره 247
- تحقیقی در مورد آیه ی شریفه ی (لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَهً لِأَیْمانِکُمْ) 247
- اشاره 254
- کلام شیخ در اولویت حمل کلام ائمّه- علیهم السلام - در مقام تقیه بر توریه تا کذب 254
- بررسی کلام شیخ - قدس سره - 262
- کلام شیخ - قدس سره - در حمل روایت بر توریه در دوران بین توریه و تقیه 263
- اشاره 263
- بررسی کلام شیخ - قدس سره - 265
- مسوّغ دوم: اصلاح بین الناس 266
- اشاره 268
- مسوّغ سوم: وعده ی کذب به زوجه بلکه مطلق اهل 268
- بررسی مسوّغ سوم کذب 268
- اشاره 273
- قول به غیر علم 273
- آیا قول به غیر علم حرام است؟ 274
- مقتضای اصول عملیه، جواز قول به غیر علم 276
- اشاره 277
- 1. الغاء خصوصیت ادلّه ی حرمت قول به غیر علم در شرعیات و سریان آن به عرفیات 277
- ادلّه ی اقامه شده بر حرمت قول به غیر علم 277
- نقد استدلال اوّل 278
- اشاره 279
- نقد استدلال دوم 279
- 2. قول به غیر علم ملازم با کذب یا لااقل دارای مفسده ی کذب است 279
- اشاره 280
- نقد دلیل سوم 280
- 3. استقلال عقل به قبح قول به غیر علم همانند استقلال به قبح کذب 280
- 4. ارتکاز متشرعه بر حرمت قول به غیر علم 281
- اشاره 281
- نقد دلیل چهارم 281
- روایت علی بن جعفر: 282
- 5. روایات، دالّ بر حرمت قول به غیر علم 282
- حسنه ی کالصحیحه ی هشام بن سالم: 284
- نقد دلالت روایت بر مدّعا 286
- بررسی سند روایت 288
- موثقه ی زیاد بن أبی رجاء: 288
- بررسی دلالت روایت 291
- ایراد شبهه در استفاده ی حرمت از روایت و پاسخ به آن از مرحوم امام - قدس سره - 292
- روایت اسحاق بن عبدالله: 293
- بررسی سند روایت اسحاق بن عبدالله 296
- نقد استدلال به این روایت 299
- روایت زراره: 300
- نقد دلالت روایت بر حرمت قول به غیر علم 301
- صحیحه ی محمد بن مسلم: 302
- بررسی دلالت صحیحه ی محمّد بن مسلم بر حرمت قول به غیر علم 303
- وصیت امیرالمؤمنین - علیه السلام - به محمد بن حنفیه: 304
- نقد استدلال به وصیّت امیرالمؤمنین - علیه السلام - 306
- اشاره 308
- نتیجه ی کلام در حرمت یا عدم حرمت قول به غیر علم 308
- مقتضای علم اجمالی، لزوم اجتناب از قول به غیر علم به دلیل حرمت کذب 308
- اشاره 310
- بیان امام - قدس سره - در اثبات کذب بودن «زیدٌ قائمٌ» در صورت استصحاب عدم قیام زید 310
- بررسی فرمایش مرحوم امام - قدس سره - 312
- اشاره 315
- نظریه ی مختار در وجه اعتباری مبتنی بر علم اجمالی در حرمت قول به غیر علم 315
- جریان استصحاب عدم صدور قول و فعل از معصوم - علیه السلام - بعد از فحص 320
- عدم وجوب کفّاره در إسناد قول مشکوک به معصوم - علیه السلام - نسبت به صائم 321
- حلّ یک معضل در رابطه با استصحاب عدم ازلی 322
- کتاب نامه 324
آن را به دروغ انکار کردند و گفتند ما چنین حرفی نزدیم. هم چنین گفته بودند (لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ)(1) و انکار کردند.
جواب دیگر این که اطلاق کاذب بر آنان به خاطر عدم اعتقادشان به رسالت حضرت و در عین حال اظهار اعتقاد، برای شدت تقبیح می باشد؛ زیرا فرضاً عمل اینان لغهً دروغ نباشد ولی در زشتی مثل دروغ است، پس در آیه عمل آنان دروغ تلقّی شده است.
نظر جاحظ در تعریف صدق و کذب
اشاره
جاحظ(2) معتقد است که بین صدق و کذب واسطه وجود دارد
1- سوره ی منافقون، آیه ی8: (یَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدینَهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقینَ لا یَعْلَمُونَ)
2- ابو عثمان عمرو بن بحر بن محبوب ملقّب به «جاحظ» در قرن دوم و سوم هجری می زیسته (255-155 ه.ق). او دارای تألیفات بسیاری از جمله: البیان و التبیین، الحیوان، عثمانیه، الفتیا، التاج، البلدان و ... بوده است. جاحظ از شاگردان نظّام بوده و نزعه ی اموی داشته برخلاف نظّام که نزعه ی علوی داشته و کتابی در فضائل عثمان و برتری او نسبت به امیرالمؤمنین- علیه السلام - نوشته است که به قدری مزخرف است که شیعه و سنیّ بر آن ردّ نوشته اند. از لحاظ چهره هم آن قدر زشت و بد قیافه بود که وقتی متوکّل او را به عنوان استاد فرزندانش انتخاب کرد، بعد از دیدن چهره ی او منصرف شد و ده هزار درهم به او داد که دیگر نیاید. مسعودی در مروج الذهب از قول جاحظ نقل می کند که می گفت: ما کتاب های عالی با مطالب ناب و نسق زیبایی می نوشتیم ولی کسی به آن اقبال نمی کرد، امّا کتاب هایی که در سطح پایین تر بود و آن زیبایی و استحکام را نداشت می نوشتیم و به نویسندگان معروفی مثل عبدالله بن مقفع نسبت می دادیم، اقبال عمومی بر آن می شد. البته نمی توان خیلی به حرف جاحظ اعتماد کرد؛ چون قلمش رهاست و هرچه بخواهد می گوید. با این که جاحظ نزعه ی اموی داشته، ولی در عین این تعصب و خباثت باطنی، در مورد ائمه- صلی الله علیه و آله و سلم - گفته است: ü قال علی بن أبی طالب کرم الله وجهه «قیمه کل انسان ما یحسن». فلو لم نقف من هذا الکتاب الا علی هذه الکلمه لوجدناها کافیه شافیه و مجزیه مغنیه بل لوجدناها فاضله علی الکفایه و غیر مقصره عن الغایه و أحسن الکلام ما کان قلیله یغنیک عن کثیره و معناه فی ظاهر لفظه و کان الله عز و جل قد ألبسه من الجلاله و غشاه من نور الحکمه علی حسب نیه صاحبه و تقوی قائله فاذا کان المعنی شریفا و اللفظ بلیغا و کان صحیح الطبع بعیدا من الاستکراه ... . قال الحسن رضی الله تعالی عنه «و سمع متکلما یعظ فلم تقع موعظته بموضع من قلبه و لم یرق عندها یا هذا ان بقلبک لشرا او بقلبی» و قال علی بن الحسین بن علی رضی الله عنهم «لو کان الناس یعرفون جمله الحال فی فضل الاستبانه و جمله الحال فی صواب التبیین لأعربوا عن کل ما تخلج فی صدورهم و لوجدوا من برد الیقین ما یغنیهم عن المنازعه الی کل حال سوی حالهم و علی ان درک ذلک کان یعدمهم فی الایام القلیله العده و الفکره القصیره المده و لکنهم من بین مغمور بالجهل و مفتون بالعجب و معدول بالهوی عن باب التثبت و مصروف بسوء العاده عن تفضیل التعلم». (البیان و التبیین للجاحظ، ج1، ص83) هم چنین درباره ی امام باقر- علیه السلام - گفته است: ü قد جمع محمد بن علی بن الحسین صلاح شأن الدنیا بحذافیرها فی کلمتین فقال: «صلاح شأن جمیع التعایش و التعاشر ملء مکیال ثلثاه فطنه و ثلثه تغافل» فلم یجعل لغیر الفطنه نصیبا من الخیر و لا حظا فی الصلاح لان الانسان لا یتغافل إلا عن شیء قد فطن له و عرفه؛ به تحقیق محمد بن علی بن الحسین- علیهم السلام - صلاح شأن دنیا را به تمامه در دو کلمه جمع کرده و فرموده است: صلاح حال تعایش و زندگی، پیمانه ی پری است که دو سوم آن هوشیاری و آگاهی و یک سوم آن، خود را به غفلت زدن است. (همان، ص84)