بررسی گسترده ی فقهی: معونه الظالمین، الولایه من قِبَل الجائر و جوائز السلطان صفحه 323

صفحه 323

4. روایت علی بن میمون الصائغ:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّهٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَیْمُونٍ الصَّائِغِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ … علیه السلام … عَمَّا یُکْنَسُ مِنَ التُّرَابِ فَأَبِیعُهُ فَمَا أَصْنَعُ بِهِ؟ قَالَ: تَصَدَّقْ بِهِ فَإِمَّا لَکَ وَ إِمَّا لِأَهْلِهِ قَالَ قُلْتُ: فَإِنَّ فِیهِ ذَهَباً وَ فِضَّهً وَ حَدِیداً فَبِأَیِّ شَیْ ءٍ أَبِیعُهُ؟ قَالَ: بِعْهُ بِطَعَامٍ قُلْتُ: فَإِنْ کَانَ لِی قَرَابَهٌ مُحْتَاجٌ أُعْطِیهِ مِنْهُ؟ قَالَ: نَعَمْ.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ مِثْلَهُ.(1)

این روایت هم از لحاظ سند به خاطر علی بن حدید و علی بن میمون الصائغ ناتمام است.

علی بن میمون الصائغ می گوید: از امام صادق … علیه السلام … سؤال کردم خاکروبه و بُراده های طلا و نقره را که [در کارگاه طلا و نقره سازی جمع می شود] می فروشم، با ثمن آن چه کار کنم؟ فرمودند: صدقه بده که یا برای خودت محسوب می شود یا از طرف مالکان آن ها. عرض کردم: در آن طلا، نقره و آهن وجود دارد، در مقابل چه چیزی بفروشم؟ فرمودند: در مقابل طعام بفروش. عرض کردم: اگر در میان خویشاوندانم فرد محتاجی باشد به او بدهم؟ فرمودند: بله.

در این روایت هم حضرت بدون این که بفرمایند از مالکانشان فحص کن، می فرمایند صدقه بده. پس معلوم می شود فحص واجب نیست.

نقد

این روایت مربوط به ما نحن فیه نمی شود؛ زیرا براده هایی که موقع ساختن از طلا و نقره ی هر کسی به جا می ماند، آن قدر کم است که تالف محسوب شده و


1- وسائل الشیعه، ج 18، تتمه کتاب التجاره، ابواب الصرف، باب16، ح1، ص202 و الکافی، ج5، ص250.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه