بررسی گسترده ی فقهی: معونه الظالمین، الولایه من قِبَل الجائر و جوائز السلطان صفحه 364

صفحه 364

سازگاری با رفتن از آن جا دارد و هم سازگاری با مرگ دارد هرچند قاعده ی اولیه و استصحاب اقتضاء می کند هنوز زنده است ولی در ادامه که می فرماید: «وَ لَا یُعْرَفُ لَهُ وَارِثٌ» تقویت می کند که فقدانش به خاطر فوت بوده، گرچه ظهور در آن ندارد.

در روایت تهذیب هم این چنین است با این تفاوت که توضیح می دهد اجیر در آسیاب پدرم کار می کرد، ولی در روایت من لا یحضره الفقیه با صراحت بیان می کند «فَهَلَکَ الْأَجِیرُ» یعنی اجیر مرد.(1)

پس روایت تهذیب و کافی، با مردن سازگاری دارد و روایت من لا یحضره الفقیه تصریح به مردن می کند. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم مفروض روایت، فوت اجیر است.

اشکالات سید خویی … قدس سره … بر مستند احتمال دوم و نقد آن

اشکال اوّل

این روایت مربوط به معلوم المالک است و شامل مجهول المالک نمی شود.(2)


1- هَلَکَ: ایْ ماتَ کقوله تعالی: (وَ لَقَدْ جَاءَکُمْ یُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فیِ شَکٍ ّ مِّمَّا جَاءَکُم بِهِ حَتیَّ إِذَا هَلَکَ قُلْتُمْ لَن یَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا کَذَالِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ) سوره غافر، آیه 34.
2- مصباح الفقاهه، ج 1، ص521: و یرد علیه أولا: أن هذه الروایات إنما وردت فی معلوم المالک الذی لا یمکن الوصول الیه، فلا صله لها بمجهول المالک. و دعوی أن الملاک بین الموردین واحد- و هو تعذر إیصال المال الی مالکه- دعوی جزافیه، فإنه لا طریق لنا الی کشف هذا الملاک کما عرفت. و ثانیا: أنها وردت فی الحق الکلی الثابت فی الذمه، و هو لیس فی معرض التلف لکی یخاف علیه من بقائه، و کلامنا فی العین الخارجیه. و ثالثا: أنها وردت فی قضیه شخصیه، فلا یمکن التعدی عن موردها الی غیرها. و إذن فلا دلاله فیها علی وجوب حفظ مجهول المالک لصاحبه و لو بالإیصاء به. نعم لا بأس بالالتزام بذلک قبل الیأس عن الوصول الی المالک.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه