- چکیده 1
- موضوع بحث جواز و یا عدم جواز استفاده از سلاح های کشتار جمعی 5
- تبیین محل نزاع 7
- دلیل عقل 8
- قرآن کریم 10
- اشاره 10
- طائفه اول: آیاتی که دلالت بر این معنی دارد که لازم است مسلمانان قدرت دفاعی و نظامی خود را تقویت نمایند. 10
- پاسخ به چند سوال 17
- روایات 21
- دسته اول: روایاتی که دلالت بر عدم جواز تعرّض به غیر جنگجویان یعنی کودکان، زنان، سالخوردگان، حیوانات، دیوانگان را دارد. 21
- اشاره 21
- دسته دوم: روایاتی که از سوزاندن کفار به وسیله آتش نهی کرده است. 23
- دسته سوم: روایاتی که دلالت بر ممنوعیت و حرمت استفاده سم در بلاد مشرکین دارد. 24
- بررسی روایات منجنیق 29
- بررسی صورت شک 36
- دسته اول ادله: 36
- اشاره 36
ص:21
1- (1) . بقره/ 205.
که اولاً عدم حب در اصطلاح قرآن به معنای مبغوض بودن است و ثانیاً در برخی از آیات مسئله فساد مورد نهی و تحریم قرار گرفته است. در جریان خلقت آدم ملائکه در اعتراض به خداوند عرض نمودند که (أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ) ، آیا در زمین کسی را بوجود می آوری که در آن فساد می کند و خونریزی می نماید. معلوم می شود که ممنوعیت فساد امری مسلم در نزد ملائکه الهی نیز بوده است.
در آیه 27 می فرماید: (وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ) کسانی که فساد در زمین می کنند خسران کار و زیانکارند. بنابراین از قرآن به خوبی استفاده می شود که فساد امری است محرّم و مبغوض.
بحث مهم فقهی آن است که چه نسبتی میان این طائفه دوم و طائفه اول وجود دارد. آیا این آیات مقید طائفه اولی است؟ و در نتیجه بعد از تقیید معنی این می شود که مسلمانان موظفند خود را مجهز به سلاحی کنند که موجب فساد نباشد. یا اینکه اساساً مسئله جهاد و دفاع که مستلزم قتل و جرح و نابودی است، هرچند به حسب ظاهر فساد است اما هنگامی که عنوان فی سبیل الله را پیدا کند، دیگر از عنوان فساد خارج می شود و در نتیجه چنانچه سلاح اتمی به قصد دفاع و احیای دین نباشد از مصادیق فساد است، اما اگر به این عنوان باشد، دیگر از مصادیق فساد نخواهد بود.