حدود و قصاص و دیات صفحه 118

صفحه 118

نوع سیّم: آن است که چند موجب با یک دیگر جمع شده باشند

، و آن نیز چند قسم است:

اوّل: آن که مباشر و سبب با یک دیگر جمع شوند، غالبا مباشر اقوی است، مثل آن که کسی چاهی بکند دیگری شخصی را در آن چاه بیندازد، یا یکی شخصی را نگاه دارد و دیگری او را بکشد، و امثال اینها که در این مواضع مباشر قوی تر است، و گاهی به اعتبار نادانی مباشر سبب اقوی می شود، مثل آن که کسی چاهی در غیر ملک خود کنده باشد و رویش را پوشیده باشد و دیگری که نداند که چاه در اینجا است، دستی بر کسی بزند و به آن سبب در آن چاه افتد در اینجا سبب را اقوی دانسته اند، یعنی چاه کن ضامن است، و از این باب فرضها در پیش گذشت.

و گاهی هست که دو سبب را با هم جمع می شوند، مثل آن که یکی سنگی بر سر راه گذاشته و دیگری چاهی کند، اوّل پایش به سنگ آمده و بعد از آن به چاه افتاد، چون اوّل سنگ سبب شده اکثر گفته اند: که او ضامن است.

و در این مقام متعارف است که مسأله «زبیه اسد» را ذکر می کنند، یعنی گودالی که می کنده اند که شیر در آن بیفتد و شکار کنند، و در حدیث صحیح از حضرت باقر علیه السلام (1) منقول است که در زمان حضرت امیر المؤمنین «ع» چهار نفر رفتند به دیدن شیر که در زبیه افتاده بود، یکی پایش لغزید و افتاد و به دیگری چنگ زد و گرفت، او نیز به سیّم چسبید، و سیّم به چهارم چسبید، و هر چهار به گودال افتادند، و شیر ایشان را هلاک کرد، حضرت امیر «ع» در باب ایشان حکم کرد که اوّل طعمه شیر بود که بی سبب افتاد، و فرمود: که ورثه او ثلث دیه به ورثه دوّم بدهند، و ورثه دوّم دو ثلث دیه به ورثه سیّم بدهند، و ورثه سیّم تمام دیه به ورثه چهارم بدهند، و در روایت دیگر وارد شده است (2) از حضرت صادق علیه السلام که چنین واقعه ای در یمن واقع شده، و حضرت امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه چنین حکم فرمود که قبائل آن جماعت که بر سر زبیه ازدحام کرده بودند باید که به ورثه اوّل

1- فروع کافی 7: 286.

2- فروع کافی 7: 286 ح 3.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه