حدود و قصاص و دیات صفحه 66

صفحه 66

پنجم: آن که دستش را ببندد و در بیابانی که در آنجا درندگان می باشند بیندازد و او را درنده ای هلاک کند، مشهور آن است که او را قصاص نمی توان کرد، و می باید دیه بدهد، و بعضی احتمال قصاص داده اند.

نوع چهارم: آن است که انسانی با او در قتل شریک شود

، و آن نیز چند قسم است:

اوّل: آن که دیگری که اقوی و ادخل باشد در قتل با او شریک شود، مثل آن که مردی چاهی بکند، و دیگری بیاید و شخصی را در آن افکند و بمیرد در این صورت قاتل آن کسی است که او را به چاه انداخته و بر حفر کننده چاه چیزی لازم نمی شود. و هم چنین اگر شخصی کسی را از بلندی به زیر اندازد در میان راه کسی او را به شمشیر به دو نیم کند، قاتل آن کسی است که او را شمشیر زده هر چند اگر او شمشیر نمی زد او به افتادن می مرد.

دوّم: آن که شخصی کسی را نگاهدارد و دیگری او را بکشد، و شخصی دیگر نظر به او که کشته می شود کند، چنانچه ظاهر روایت، و قول بعضی از اصحاب است، یا دیده بانی برای ایشان کند که اگر کسی بیاید ایشان را خبر کند، چنانچه ظاهر کلام بعضی از علماء است، گفته اند: آن که کشته است بعوض می کشند، و آن که نگاهداشته است در زندان حبس می کنند تا بمیرد، چنانچه او را حبس کرد تا کشته شد. و آن که نگاه می کرده دیده هایش را کور می کنند.

سیّم: کسی که امر کند کسی را به کشتن کسی چند صورت دارد:

اوّل: آن که بالغ عاقل آزادی را امر کند که کسی را بکشد نباید بکشد هر چند داند که اگر نکشد کشته می شود، زیرا که در خون تقیّه نمی باشد، و اگر بکشد او را می کشند، و امر کننده را در زندان حبس می کنند تا بمیرد.

دوّم: آن که مأمور طفل غیر ممیّز، یا دیوانه باشد، خواه آزاد باشد، و خواه بنده، مشهور آن است که امر کننده را می کشند، و بر مأمور چیزی نیست، و این یکی از آن مواضع است که سبب قویتر است از مباشر.

سیّم: آن که مأمور طفل نابالغ باشد، و آزاد باشد، و ممیّز باشد، و نیک و بد و حلال و حرام را فی الجمله بفهمد، در این صورت مشهور آن است که بر هیچ یک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه