دانستنیهای قضاوت صفحه 1490

صفحه 1490

و در تذکرة الخواص از ابن ابی الدنیا آمده است که گفت حدیث کرد ما را محمد بن حسین از حمیدی و او نیز از سفیان ثوری که گفت: آنگاه که علی بن الحسین علیهماالسلام عازم حج و عمره گردید سکینة دختر حسین بن علی (ع) برای وی توشه و سفره‌ای که هزار درهم خرج آن شده بود فرستاد، آن حضرت همین که به منطقه‌ی حره نزدیک شد دستور داد بین فقرا و مساکین تقسیم کنند.

کثرت صدقات آن حضرت

روایات بسیاری وارد شده که علی بن الحسین (ع) در شبهای مدینه از سکوت و ظلمت شهر استفاده می‌کرد و انبانی که پر از نان و خرما و غذا بود برمی‌داشت و در کوچه‌ها به راه می‌افتاد و میان خانواده‌های مستحق تقسیم می‌کرد، بخصوص در صدقه‌ی سری زبانزد خاص و عام بود.

روایت است که هرگز غذایی را میل نمی‌کرد مگر آنکه مشابه آن را به عنوان

[صفحه 46]

صدقه به فقرا اعطا می‌نمود. و چنان که ابونعیم [35] در حلیة الاولیاء به سند خود از ابی حمزه‌ی ثمالی آورده است: علی بن الحسین (ع) شبها زنبیلی پر از نان بر دوش می‌گرفت و در تاریکی شب بین فقرا تقسیم می‌کرد، در حالی که می‌گفت: ان صدقة السر تطفی غضب الرب عزوجل (صدقه‌ی سری غضب پروردگار عزوجل را فرو می‌نشاند.) و در جای دیگر ابونعیم به سند خود از شیبة بن نعامة نقل کرده می‌نویسد: موقعی که علی بن الحسین (ع) از دنیا رحلت فرمود اهالی مدینه به این امر واقف شدند که آن حضرت معاش صد خانواده از مردم مدینه را اداره می‌کرده است و از احمد بن حنبل و شیخ صدوق در خصال از امام باقر (ع) روایت است که علی بن الحسین (ع) چنان بود که غذا و نان صد خانه از فقرای مدینه را که در هر خانه جماعتی زندگی می‌کردند، بر عهده داشت و ابونعیم در کتاب حلیه به سند خود از محمد بن اسحاق آورده است که: بسیاری از مردم مدینه که زندگی آن‌ها اداره می‌گردید هرگز نمی‌دانستند که به دست چه کسی معاش آنها تأمین می‌شود. همین که علی بن الحسین (ع) دنیا را ترک کرد و این امر متوقف گردید احساس کردند دیگر کسی وجود ندارد که غذا و معاش آنها را برساند. و نیز در کتاب حلیة به سند خود از ابن عایشه و او از پدر خود روایت کرده است که از اهالی مدینه شنیدم که می‌گفتند صدقه‌ی سری تا آنگاه که علی بن الحسین (ع) در قید حیات بود ترک نگردیده بود.

شیخ صدوق در کتاب علل به سند خود از سفیان بن عینیة آورده است که: چنین افتاد که زهری در یک شب سرد بارانی علی بن الحسین (ع) را در حالی که مقداری آرد با خود داشت ملاقات کرد و از وی جویا شد و گفت: یابن رسول الله، این چیست که با خود دارید؟

فرمود: قصد سفر کرده‌ام و این زاد و توشه‌ی من است که برای خود ذخیره می‌کنم.

زهری گفت: بهتر است غلام من شما را کمک کند، یا اجازه دهید من بار را حمل کنم.

امام در حالی که از این امر خودداری می‌کرد و می‌گفت من خود مسئول این کار هستم؛ فرمود: خیر، این سفری است که کلیه‌ی امور آن بایستی به دست خود من انجام شود، هر چند ممکن است حمل آن برای من کمی باعث زحمت باشد، اما به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه