دانستنیهای قضاوت صفحه 1591

صفحه 1591

سپس برخاست و رفت، امیر مؤمنان‌علیه السلام فرمود: ای ابومحمد! در پی این مرد برو ببین کجا می‌رود. حسن بن علی‌علیهما السلام رفت و برگشت و گفت: جز این نبود که پای خود را از مسجد بیرون گذاشت و من ندانستم به کجای زمین خدا رفت. امیر مؤمنان‌علیه السلام فرمود: ابومحمد او را می‌شناسی؟ امام حسن‌علیه السلام گفت: خدا و رسولش و امیر مؤمنان داناترند. فرمود: او خضرعلیه السلام بود.(29)

2 - روایتی است که شیخ صدوق فقیه سدید ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی در کتاب اکمال الدین و اتمام النعمة به سندی همچون صحیح بنابر بعضی وجوه به نقل از یونس بن عبد الرحمن آورده است که گفت: به محضر امام هفتم موسی بن جعفرعلیهما السلام مشرّف شدم و عرضه داشتم: یابن رسول اللَّه! آیا تو قائم به حقّ هستی؟ فرمود: من نیز قائم به حقّ هستم، ولی آن قائم که زمین را از دشمنان خدای - عزّوجلّ - پاک کند و آن را پر از عدالت نماید همچنان که از جور و ستم پر شده باشد، پنجمین فرزند من است که غیبتی طولانی دارد، زیرا که بر جان خود می‌ترسد، در این مدت [که او از نظر غایب است] عدّه‌ای از حقّ برگشته و عدّه‌ای دیگر ثابت‌قدم می‌مانند، سپس فرمود: خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم ما به رشته ولایت ما چسبیده و به دوستی ما ثابت و استوار مانده و از دشمنان ما بیزار بوده باشند، آنان از مایند و ما از آنان هستیم که البته ما را به امامت پسندیده‌اند و ما هم ایشان را به شیعه بودن پسندیده‌ایم. خوشا به حالشان باز هم خوشا به حالشان، به خدا که ایشان روز قیامت در درجات ما خواهند بود.(30)

3 - و در کتاب الخرایج آمده: محمد بن مسلم گوید: خدمت امام ابوعبد اللَّه صادق‌علیه السلام شرفیاب بودم، معلّی بن خنیس گریه‌کنان وارد شد، حضرت فرمود: چرا گریه می‌کنی؟ گفت: بیرون خانه شما کسانی هستند که می‌پندارند شما را بر ما فضیلتی نیست و شما و آن‌ها یکسان هستید.

حضرت صادق‌علیه السلام کمی ساکت ماند، سپس دستور داد که طبقی خرما بیاورند، آن‌گاه یک دانه خرما برگرفت و آن را دو نیم کرد، سپس آن خرما را تناول فرمود و هسته‌اش را در زمین کاشت، پس آهسته رشد کرد و خرمای نارس داد، حضرت از آن برگرفت و تناول کرد، آن‌گاه پوست نوشته‌ای از آن برآورد و به معلّی داد و فرمود: بخوان! در آن نوشته شده بود: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِی المُرْتَضی وَالحَسَنُ وَالحُسَینُ وَعَلِی بْنُ الحُسَینِ وَ...» نام یک به یک امامان تا امام حسن عسکری و فرزندش (مهدی)علیهم السلام در آن بود.(31)

4 - شیخ صدوق به روایت صحیح از ریان بن الصلت آورده است که گفت: به حضرت امام رضاعلیه السلام عرضه داشتم: شما صاحب امر هستید؟ فرمود: من نیز صاحب امر [امامت] هستم، ولی نه آن صاحب امری که زمین را از عدل پر کند همان‌طور که پر شده باشد از جور و ستم، و چگونه او باشم و حال آن‌که می‌بینی که بدنم ضعیف است! امّا قائم‌علیه السلام آن است که وقتی ظهور نماید سنّ پیران و سیمای جوانان دارد، به قدری بدنش نیرومند است که اگر به بزرگ‌ترین درخت دست اندازد آن را از جای برکند، و اگر در میان کوه‌ها فریاد برآورد سنگ‌های آن‌ها فرو ریزد، عصای موسی و انگشتری سلیمان‌علیهما السلام با او است، او چهارمین فرزند من است که خداوند او را هر قدر که مشیتش تعلّق گیرد در پشت پرده غیب مستور می‌سازد، سپس او را آشکار می‌گرداند تا زمین را از عدل و داد پر کند چنان‌که از ستم و بیداد پر شده باشد.(32)

5 - شیخ صدوق نیز در حدیث صحیحی از ابوهاشم داوود بن القاسم جعفری آورده است که گفت: از حضرت ابوالحسن صاحب العسکر (امام هادی)علیه السلام شنیدم که می‌فرمود: جانشین من بعد از من فرزندم حسن است، ولی شما چه حالی خواهید داشت در جانشین پس از او؟ عرض کردم: چطور مگر قربانت گردم؟ فرمود: زیرا که نه او را می‌بینید و نه روا است که اسمش را ببرید. گفتم: پس چطور او را یاد کنیم؟ فرمود: بگویید: «اَلحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍعلیهم السلام»؛ یعنی (حجّت آل محمّد صلّی اللَّه علیهم اجمعین).(33)

6 - همچنین شیخ صدوق در خبر صحیحی از جناب عثمان بن سعید عمری - که روانش گرامی باد - روایت آورده که گفت: در محضر ابومحمد حسن بن علی (امام عسکری)علیه السلام بودم از آن بزرگوار سؤال شد از خبری که از پدرانش روایت شده که: «زمین از حجّت الهی بر مخلوق خالی نخواهد ماند تا روز قیامت و هر که بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است» فرمود: البته درست است و حقّ،

همان‌طور که روز حقّ است. عرض شد: یابن رسول اللَّه! امام و حجّت بعد از شما کیست؟ فرمود: فرزند من محمد که امام و حجّت بعد از من است، هر که بمیرد و او را نشناسد به مردن جاهلیت مرده است. و بدانید که او را غیبتی طولانی است که افراد نادان در آن سرگردان شوند و به هلاکت افتند، و وقت‌گزاران نسبت به آن دروغ می‌گویند. سپس خروج خواهد کرد. گویا می‌بینم پرچم‌های سپیدی که در نجف کوفه بالای سرش به اهتزاز است.

می‌گویم: ثقه جلیل شیخ علی بن محمد بن علی الخزاز قمی‌رحمه الله در کتاب کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمّة الاثنی عشر، یکصد و هفتاد حدیث از طریق شیعه و سنّی روایت کرده که همه آن‌ها به امامت حضرت قائم منتظرعلیه السلام تصریح دارد. ما نیز بعضی از آن‌ها را در سایر ابواب کتاب خواهیم آورد.

فصل دوم: در بیان مقدار کمی از معجزات و کرامات متواتر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه