دانستنیهای قضاوت صفحه 1981

صفحه 1981

125

راه باز شد برای رفتن به مدرسه و دانشگاه ولی فقط تحصیلات و کسب مدارج علمی هم مشکل بانوان را حل نکرد و نمی‌کند. البته خود اینها خوب است، شک نیست که زن‌ها باید ادامه تحصیل می‌دادند، آزادانه رأی بدهند، کاندیدا شوند، به مجلس و کابینه و کارهای هنری وارد شوند، اینها همه خوب است، اما آیا مشکل زن‌ها فقط همین‌ها بود؟ یا در این زمان خیلی تشویق می‌شود که زنان ورزش کنند و در نهایت شاید آرزوی بعضی بانوان این است که در یکی از کشورها در مسابقات شرکت کنند و در ورزش موردنظر موفق و پیروز شوند. البته ورزش برای زنان جایز است، ولی به نظر می‌آید اینها مسائل اساسی بانوان نیست. بانوان باید در مسیر واقعی خود حرکت می‌کردند و حق‌شان را می‌گرفتند. ورزش حرفه‌ای چه مشکلی از مشکلات اساسی بانوان را حل می‌کند؟ ما در اثر این کارهایی که کردیم ـ که خیلی از آنها ناسنجیده بود ـ از دو موضوع غفلت کردیم: یکی مسئله خانواده که حساب نکردیم حالا اگر بانوان این کار را بکنند خانواده مستحکم می‌شود و یا متزلزل؟ آمار طلاق کم می‌شود یا زیاد؟ ما در برنامه‌ریزی‌ها اصلاً به فکر تزلزل یا تحکیم نهاد خانواده نبودیم؛ در صورتی که هر برنامه‌ای را باید با این معیار مطرح کنیم. خانواده واقعیتی است که اگر مستحکم باشد جامعه محکم است. قوام خانواده هم به نفع مرد است هم به نفع زن و اگر متزلزل شد هم به ضرر زن است و هم به زیان مرد. با کمال تأسف، آمار طلاق، از سابق کمتر نشده بلکه گویا زیادتر هم شده است. با این‌که نظام اسلامی است، و از هر جهت باید الآن طلاق که مبغوض‌ترین حلال‌ها نزد اسلام است به حداقل برسد، اما متأسفانه زیادتر شده است. این

126

در اثر همین خامی و نپختگی است. من کسانی را می‌بینم که خود باید اختلاف‌های خانوادگی را حل کنند با خانواده‌شان رفتار درستی ندارند. نکته دومی که در طرح حضور زن در اجتماع و کارکردن او از آن غفلت شد، آفرینش ویژه زن است؛ چه کاری از زن می‌آید که هم بتواند آن وظایفی را که در طبیعتش هست و خداوند متعال در آفرینش او گذاشته به خوبی انجام بدهد و هم بتواند در اجتماع منشأ اثر باشد و خوب کار بکند. اینها باید حساب شده باشد. باید ببینیم چه کاری مناسب است. اگر حساب شده نباشد، من می‌ترسم که ما هم تدریجاً در آینده به چیزی نزدیک به سرنوشت غرب مبتلا شویم. من روی این واقعیت احساس خطر می‌کنم.

ناهماهنگی در تبلیغ و آموزش

متأسفانه ما در مسائل فرهنگی، که اختصاص به مسائل بانوان هم ندارد، تشکیلات و ارتباطات هم‌آهنگی نداریم. در صورتی که اگر هم‌آهنگ نباشد نتیجه مطلوب نمی‌دهد بلکه احیاناً نتیجه معکوس دارد. مرادم از هم‌آهنگی این است که برای تصمیم‌سازی یا تصمیم‌گری فرهنگی همه نهادها باید هم‌آهنگ باشند: صدا و سیما، نویسندگان، مجله‌ها، نویسندگان، ناشران، خطیبان و ... اگر همه به این سمت بروند خیلی خوب موفق می‌شوند؛ برای نمونه: در هنگام جنگ تحمیلیِ هشت ساله، فرهنگ جهاد و شهادت را در بین مردم ترویج کردیم و موفق هم شدیم. در آن کارزار، از امام گرفته تا همه مسئولان و همه روحانیون و دست‌اندرکاران امور فرهنگی، یک صدا بودند،

127

لذا با وجود همه مشکلات به طرز اعجاب‌آوری موفق شدیم و توانستیم همه قدرت‌هایی که در پشت صدام بودند شکست بدهیم، با این‌که هم دستمان خالی بود و هم تنها بودیم. علت این پیروزی این بود که کار فرهنگی می‌کردیم و همه ارزش، جهاد و شهادت بود. اصلاً جوان وقتی که به جبهه می‌رفت از شهادت استقبال می‌کرد. در جبهه‌ها فرهنگ شهادت دیده می‌شد. در منبرها، سخنرانی‌ها، مداحی‌ها، شعرها و ... از ایثار و جهاد و تقرّب به خدا سخن می‌رفت. چندی قبل در نمازجمعه خطاب به مداحان گفتم که در سال‌های مبارزه با رژیم سابق مدح و شعر در مورد امام حسین علیه‌السلام رنگ دیگری داشت و اصلاً اشعار دیگری مطرح بود. با شروع انقلاب اشعار عوض شد و در مسیر شهادت و جبهه و این قبیل مسائل قرار گرفت، اما جنگ که تمام شد دوباره همان حالت قبلی برگشت و همه ارزش‌ها نادیده گرفته شد. اکنون ببینید که در روزنامه‌ها، رسانه‌های هنری و ادبی ما ارزش چیست و به چه چیزهایی جایزه داده می‌شود. در این بین اگر کسی بخواهد فرهنگی را ترویج کند، موفق نمی‌شود. عوض کردن یا ترویج فرهنگ نیاز به حرکت همگانی و متحد دارد؛ یعنی به گونه‌ای که دست کم هفتاد درصد مسئولان و نهادهای ذی‌ربط همراه باشند و طبعاً آن سی درصد هم تحت‌الشعاع قرارمی گیرند. متأسفانه ما در فرهنگمان چنین مسئله‌ای را اصلاً نداریم و این کار را نکرده‌ایم. در اوایل پیروزی انقلاب بدون این‌که بانوان را تهدید یا تنبیه کنیم همگی در اثر موج انقلاب، حجاب را با اختیار پذیرفتند. اما ما باید از این فرصت استفاده می‌کردیم و با هم‌آهنگی تبلیغی و آموزشی مبانی فرهنگ حجاب را

128

در جامعه زنده می‌کردیم. زن باید باور کند که حجاب به نفع اوست. ما چون دیدیم این ارزش خودش آمد قدرش را ندانستیم. واقعاً پذیرفتن حجاب از سوی زن‌ها با وضعیتی که در زمان گذشته داشتند یک معجزه بود. خوب، در این زمان ما چقدر می‌توانستیم کار فرهنگی بکنیم و نکردیم! بعد موج انقلاب و سپس زمان جنگ هم گذشت و باز کاری نکردیم. کار فرهنگیِ هم‌آهنگ خیلی مهم است. در این مسائلی هم که می‌فرمایید واقع مطلب این است که مسئولان فرهنگی باید تصمیم واحدی می‌گرفتند که در مورد بانوان چه کنیم؟ اینها باید به چه سمتی بروند؟ چه چیزهایی برای اینها ارزش است؟ اگر این کار انجام می‌شد آنها خیلی راحت می‌پذیرفتند و مسیر خود را می‌گرفتند. ما به جای این‌که یک کار هم‌آهنگ بکنیم کارهای پراکنده و سلیقه‌ای کردیم و عرصه‌های فرهنگی همانند نمازهای جمعه، روزنامه‌ها، کتاب‌ها، سینما و مکان‌های دیگر، میدانِ تاخت و تازِ سلیقه شد. همین اختلاف سلیقه‌ها و ناهم‌آهنگی‌ها، کار فرهنگی را با کندی مواجه ساخت. آیا جایگاه خانواده در نظام تربیتی و نظام حقوقی اسلام، مبنایی و امری لایتغیر است که آن را به هیچ عنوان نمی‌توان حذف کرد؟ پاسخ: خانواده از مسائل دشوار جامعه‌شناسی است و بررسی کامل آن نیاز به بحث‌های گسترده دارد. ولی به صورت کوتاه عرض می‌کنم: اهمیت خانواده بر کسی پوشیده نیست و جامعه‌شناسان نیز بدان اعتراف دارند. کانون خانواده بهترین و امن‌ترین جایگاه برای آسایش و آرامش زن و شوهر، و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه