دانستنیهای قضاوت صفحه 2030

صفحه 2030

ثُمَّ لْیَکِن آثَرُهُم عِندک اقوَلَهُم بمُرِّ الحَقِّ لَکَ وَ أقَلَّهُم مُساعِدةً فی ما یَکونُ مِنک مِمّا کَرِهَ اللّهُ لاَولیائِهِ وَاقِعاً ذلِکَ مِن هَواکَ حَیثُ وَقَع؛ بعد حضرت فرمودند: ای مالک، در بین نیروهایی که به کار می گیری، چه کسی در نظرت برجسته تر باشد؟ آن که تعظیم میکند؟ آن که بله قربان می گوید؟ آن که در مقابل هر حرف نادرستت، بَه بَه و چَه چَه می گوید؟ نه! کسی در بین آنها برگزیده ترین نیرو باشد که حق را با همه ی تلخی اش صریح تر از دیگران به تو می گوید. وقتی خلاف و اشتباه میکنی رُک به تو می گوید که حرکتت خلاف انقلاب و اسلام و اصول عقل و منطق و دین و ایمان است. آن که با شهامت تر است و صریح تر این حرف ها را به تو می زند و در کارهای خلافی که می خواهی بکنی، همراهی کمتری میکند و نمی گذارد کار خلافی بکنی، نه اینکه در خلافکاری ها بازوی تو شود. این گونه اشخاص که حاضرند هر چه را در راه حقیقت به سرشان بیاید، تحمّل کنند، در نظرت برجسته تر باشند. آنها که برای اینکه آنچه خدا برای اولیائش نمی پسندد، اجرا نشود، حاضرند تن به هر دشواری دهند و خطر کنند و پذیرای هر مشکلی شوند. اینگونه افراد را به کار گیر؛ نه کسانی را که در دولت قبلی مسوول بودند و در جنایات و ظلم و فساد و آلودگی های دولت قبل از تو، به عنوان ایادی اصلی دولت بودند.

پس اوّلین نکته این است که در همه ی بخش های جامعه، باید کسانی سر کار بیایند که هم با همه ی وجود معتقد باشند و هم با شهامت و آماده ی خطرپذیری برای حلّ معضل باشند و قطعاً چنین اشخاصی وجود دارند.

شناساندن و تفهیم منطق حجاب

اقدام دوم برای درمان بی حجابی در جامعه؟ تفهیم منطق حجاب است. همان گونه که قبلاً گفتیم، متأسّفانه رسانه ها و ابزارهای فرهنگی ما، نه تنها منطق حجاب را تفهیم نکردند؛ بلکه ابزار ترویج بی حجابی در جامعه شدند. الگوهای بی حجابی به جامعه دادند. در قالب همین چند جلسه سخنرانی، خواهرانی که بحث ها را شنیدند تأئیر پذیرفتند و بعضاً چادری شدند. وقتی یک سخنرانی چنین تأثیر می گذارد، رسانه های ما چقدر کار کرده اند؟ رسانه ها، آموزش و پرورش و آموزش عالی در متون درسی از کلاس اول دبستان تا عالی ترین سطوح دانشگاهی؛ چقدر با زبان منطق و علم و با ادبیّات مناسب فهم مخاطبان، منطق حجاب را تبیین کرده اند؟ در تریبون های عمومی، نماز جمعه ها، جلسات سخنرانی، منابر، مساجد و محافل دینی، چقدر با زبان منطق و استدلال و ادبیّات مناسب، حجاب تبیین شده است و چقدر جلسه ی پرسش و پاسخ گذاشته اند؛ تا کسانی که مخالف حجابند، صحبت کنند و بدون هیچ گونه سانسور و احساس خطر و نگرانی، به صراحت منطق خود را بیان کنند، ایراد بگیرند و چند کارشناس فهمیده و مطلع و با حلم و بردبار پاسخگو باشند تا معلوم شود کسی که مصرّ بر بی حجابی است حرفش منطقی تر، معقول تر، درست تر و علمی تر است یا کسی که مدافع حجاب است؟! تمام این کارها باید انجام شوند. خوب است تابلوهایی در دانشکده ها و دانشگاه ها به نام تابلوهای گفتگوی متقابل و تریبون آزاد نصب شود. هم کسانی که مخالف حجابند، استدلال خود را بنویسند و هم کسانی که مدافع حجابند؟ تا معلوم شود کدامیک منطقی حرف می زنند. ما هیچ نگرانی نداریم و از نظر استدلال و منطق و علم، حرفمان کاملاً قوی و غنی است. باید این عرصه ها باز شود تا مفهوم حجاب و منطق و دلایل ضرورت حجاب تبیین شود.

چقدر از ابزارهای هنری استفاده کرده ایم؟ از هنر نقّاشی چقدر برای تبیین منطق حجاب استفاده کرده ایم؟ از هنر کاریکاتور و شعر چقدر استفاده کرده ایم؟ چقدر شعر و ادبیّات و داستان نویسی را به کار گرفته ایم؟! در زمینه ی حجاب، در مجامع علمی و آموزشی، چند نمایش نامه اجرا شده است؟ در این قریب سی سال چند فیلم سینمایی یا سریال داستانی تولید شده است تا منطق و دلایل ضرورت حجاب و خطرات و مضرّات بی حجابی را توضیح بدهد؟ چند مسابقه ی علمی و هنری در زمینه ی حجاب برای به اندیشه واداشتن برگزار شده است؟ مسابقه ی خلق آثار هنری و علمی در زمینه ی حجاب و ارائه ی بهترین مقاله و تجزیه و تحلیل بر اساس مطالعات نظری و علمی و تحقیقات میدانی. ولی باید مواظب بود اقدامات مزبور به گونه ای نباشد که مخاطب ما فقط باحجاب ها باشند. گرچه با این کارها، آنها هم اعتقاد و استحکامشان در حفظ حجاب بیشتر می شود، ولی مهم کسانی هستند که منطق حجاب برایشان تبیین نشده است. باید به گونه ای وارد میدان شویم که کسانی را که نسبت به حجاب ناباورند مخاطب قرار دهیم و باب گفتگو را با آنها باز کنیم. اغلب مسابقاتی که در زمینه ی حجاب برگزار می شود، شرکت کننده ها خانم های چادری هستند و جایزه ی مسابقه هم یک سفر مشهد مقدّس و امثال اینهاست. جایزه را سکّه ی بهار آزادی بگذارند تا برای کسی هم که بدحجاب است جذّابیّت داشته باشد. معلوم نیست سفر مشهد برای او جذّاب باشد. شیوه ی کار طوری انتخاب شود که بدحجاب هم به میدان بیاید. همچنین باید پرسش نامه هایی طرّاحی شود و به وسیله ی آن، در جامعه و دانشگاه، علل و عوامل ضعف حجاب شناسایی شود. باید گروهکارهای تحقیق دانشجوی و کارشناسی تشکیل شود تا در این زمینه کارکنند.

ا لگو سا زی

محور سوم برای درمان بی حجابی، الگوسازی است. وقتی دختربچّه را از دو، سه سالگی به برهنگی عادت می دهیم و لباس کوتاه و رکابی تن او میکنیم و می گوییم به این بچّه ی سه چهار ساله که حجاب واجب نیست و این دختر را تا نُه سال به این طور لباس پوشیدن عادت می دهیم؛ شبی که فردای آن نه ساله می شود، چطور می خواهیم عادتی را که نُه سال با آن زندگی کرده است، از او بگیریم و بگوییم از فردا صبح باید باحجاب شوی؟! دختربچّه ها از سنّ کودکی باید به حجاب عادت داده شوند. در مورد نماز هم روایت داریم که کودک را از همان سنین آغاز عمر به نماز عادت دهید. ابتدا اللّه اکبر را به او یاد دهید، بعد لا اله إلا اللّه و کم کم سوره ی حمد و توحید را به او یاد دهید و هنوز چند سال مانده است به مکلّف شدن، نماز را کامل به او یاد دهید و او را به نماز خواندن تشویق کنید تا وقتی مکلّف شد، کاملاً عادت کرده باشد. آنچه معصومین درباره ی نماز گفته اند، در مورد حجاب هم عیناً صادق است.

برهنگی دوران کودکی را یک شبه نمی شود به پوشیدگی و حجاب دوران نوجوانی تبدیل کرد. در عرصه ی الگوسازی، یکی از مشکلات ما این است که تلویزیون، سینما و تئاتر الگوی خوبی نمی دهند و همه جا الگوی بدحجابی ارائه می شود. رسانه ها چرا شخصیّت های بزرگ علمی را که در بین خانم ها هستند و به شدّت هم به حجاب پایبندند، معرفی نمیکنند؟ در بین خانم های پایبند به حجاب، فیزیک دان های بزرگی داریم، اطبّای بزرگی داریم، اساتیدی داریم در زمینه ی مهندسی، علم حقوق، جامعه شناسی و ادبیّات که خلاقیّت های چشمگیری داشته اند. چرا خانم هایی را مثل اساتید بزرگ دانشگاه و متفکّرین بزرگ، که به شدّت به مسئله ی حجاب مقیّدند، معرّفی نمیکنند تا الگویی برای دختران جوان ما و جامعه باشد؟ دروغ می گوید کسی که می گوید در بین خانم های پایبند به حجاب، چنین کسانی وجود ندارند. ما زنان عارف بزرگی داشتیم و همین الآن هم به لطف خدا داریم. زن فقط همین چند هنرپیشه ی سینما هستند که در هر برنامه ی تلویزیونی باید آنها را دعوت کرد و در حالی که آرایش کرده و بزک کرده اند، با آنها گفت و خندید و آنها را نشان داد تا الگویی برای دختران جامعه ی ما بشوند؟ الگوسازی، کار بسیار مهمّی است. الگوهای جذّاب و دوست داشتنی که بتواند نسل جوان و نوجوان و زن های جامعه ی ما را جذب کند.

تحول بنیادین د ر رسانه ها

چهارمین کار برای درمان بی حجابی، تحوّل و اصلاح بنیادین شجاعانه در رسانه ها، خصوصاً در تلویزیون و بعد از آن سینماست. با رفرم و تغییرات جزئی، مشکل حل نمی شود. شخص شجاعی می خواهد که خطر کند و به صورت جدّی، برنامه هایی را که کاملاً در زمینه ی حجاب و عفاف بدآموز است، حذف کند. چه کسی گفته است ما باید این همه شبکه ی تلویزیونی داشته باشیم که به علّت نداشتن برنامه ی تولیدی خوب داخلی، مجبور شویم یا برنامه های هجو و بدآموز داخلی را عرضه کنیم یا فیلم های تولیدشده در کشورهای خارجی را پخش کنیم که در آنها حتماً قید و بند حجاب نیست و الگوهای بی حجابی را به جامعه عرضه میکند؟ می توانیم تعداد شبکه ها را کم کنیم ولی کیفیّت و جذابیّت و سلامت برنامه ها را بالا ببریم و از جنبه ی تخریب کنندگی اش بکاهیم. اشخاص شجاعی لازم است که ازمسخره شدن نترسند تا مدیر سازمان صدا و سیما و مسوول امور سینمای کشور شوند و در رابطه با حجاب، تغییرات جدّی و بنیادینی را در تلویزیون و سینما به اجرا گذارند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه