دانستنیهای قضاوت صفحه 2266

صفحه 2266

آنچه جای شبهه و پرسش است این که: چگونه زن در قبال کشتن مرد قصاص می‌شود، بی آن که لازم باشد از سوی خانواده مرد چیزی به خانواده زن پرداخت شود؛ امّا اگر مردی زنی را بکشد در صورتی می‌توان مرد را قصاص کرد که از سوی خانواده زن مقتول، مبلغی به خانواده مردقاتل تسلیم شود؟!

توضیح آن که، بر پایه فقه اهل بیت (علیهم‌السلام) دیه کشتن مرد مسلمان یک هزار مثقال شرعی طلا و دیه کشتن یک زن مسلمان، پانصد مثقال است. بنابراین اگر مردی زنی را بکشد در صورتی می‌توان مرد را قصاص کرد که مبلغی معادل پانصد مثقال طلااز سوی خانواده زن به خانواده مرد (قاتل) تسلیم شود.

چرا در اسلام میان زن و مرد تبعیض وجود دارد و ارزش وجود زن پیوسته کمتر از مردان شناخته شده است. همین امر سبب می‌شود که بستگان زن به جای قصاص مرد قاتل،به گرفتن دیه رضایت دهند.آیا این نوع ستم به زن و خانواده او نیست که پس از کشته شدن زن، بستگان او علاوه بر آن که کسی از ایشان کشته شده است ناچار باشند برای قصاص قاتل، پانصد مثقال طلا نیز به خانواده او (قاتل) تقدیم کنند!

پاسخ

قانون قصاص و مجازات پدیده عصر اسلام نیست. در جوامع جاهلی پیش از اسلام نیز در همه ملل وجود داشته است. قرآن از حکم قصاص دردین یهود چنین یاد می‌کند: وکتبنا علیهم فَیها ان النفس بالنفس ...:3 بر آنان (در تورات) مقرّر کردیم که جان در مقابل جان، چشم در مقابل چشم، بینی در مقابل بینی،...قصاص می‌شود.{M

با این حال، ملل گذشته اغلب میان جرم و جزای آن، عدالت را مراعات نمی‌کردند. مردم عرب گاهی به جای یک نفر ده نفر را به قتل می‌رساندند.4 و علت این جزای نابرابر را شرافت یک قبیله نسبت به دیگر قبایل می‌دانستند.5 در اسلام با نزول آیات قصاص این حکم چنین ضابطه یافت:

1. می‌توان به جای قصاص، عفو کرد و دیه گرفت یا آن را نیز عفو نمود.

2. قصاص به منظور اجرای فرمان خداوند و تأمین امنیت اجتماعی انجام می‌گیرد. هدف انتقام و تلافی نیست؛ گرچه با قصاص قاتل، خانواده مقتول تا حدّی تشفّی می‌یابند.

3. به جای یک فرد نمی‌توان چند نفر را کشت، مگر آن که همه در قتل سهیم بوده باشند. نیز باید به جبران کشتن همه آنان به جای یک نفر، از سوی بستگان مقتول مبلغی به بستگان هر یک از ایشان (کشندگان) داده شود.

4. به جای زن در صورتی می‌توان مردی راکشت که نصف دیه یک مرد مسلمان به خانواده مرد قاتل داده شود.6 مرحوم مقدس اردبیلی می‌نویسد: این حکم از امور قطعی نزد فقیهان شیعه است.7 باید دانست چنان که قصاص برای انتقام نیست، دیه نیز بهای جان و خون نمی‌باشد. اگر چنین بود بهای جان و خون یک انسان فرزانه و اندیشمند با جان و خون یک فرد سفیه برابر نمی‌بود. آیا قرآن که با نگرش ارزشی می‌فرماید: «هرگز دانایان و نادانان برابر نیستند» در مسأله دیه و قصاص چگونه تا بدین میزان میان زن و مرد تفاوت می‌نهد و تفاوتی بین فرد فرزانه و عامی مقرر نمی‌دارد؟! این بدان سبب است که دیه و قصاص تعیین کننده ارزش‌ها و امتیازات افراد نیست و بیشتر به تأمین امنیت فردی و اجتماعی نظر دارد و راهکاری برای جبران مسایل اقتصادی و معیشتی بازماندگان افراد کشته شده است. از این رو است که می‌گوییم: دیه نوعی جریمه دنیوی است که دارای معیار خاصی است و کم یا زیاد بودن آن، به شخصیت افراد مربوط نیست. دیه یک فرد عادی با دیه پیشوای عادل مسلمانان یک اندازه است و تخصّص و تعّهد و ایمان در آن تأثیری ندارد. امّا جنبه معنوی - نزد خداوند واز نظر تأثیر مرگ افراد در جامعه - بی تردید کشتن یک فرد برجسته و شایسته به مراتب سهمگین‌تر است و عقوبت سنگین‌تری در قیامت خواهد داشت. بنابراین گاه ممکن است‌از این جنبه کشتن یک طفل یا زن، گناهی بزرگ‌تر از کشتن ده‌ها مرد داشته باشد

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه