احکام ارتداد صفحه 9

صفحه 9

جمع بندی

مجموعاً هفت روایت نقل کردیم، نتیجه آنکه: _ اموال مرتد فطری و ملی به ورثه منتقل می شود، نه

به بیت المال. _ زن به مجرد ارتداد، از شوهر جدا می شود و عدّه اش عدّه بائن است. در دو نکته بین روایات تعارض وجود دارد: اول این است که عدّه زن، عدّه طلاق است یا وفات؟ روایت هفتم عدّه طلاق دانسته و روایت اول عدّه وفات. [64] . دوم این است که از بعضی از روایات استفاده می شد که مال مرتد به مجرد ارتداد تقسیم می شود و از بعضی دیگر استفاده می شد که با مرگ یا قتل تقسیم می شود و کلماتی چون «ما ترک» و «میراث» در این معنا ظهور داشت. اگر با ارتداد تقسیم شود تکلیف اموال مرتدی که توبه کرده چیست؟ توبه که مملّک نیست تا بار دیگر اموال به شخص تائب برگردد. معلوم می شود که پس از مرگ تقسیم می شود. احتمال دیگر آنکه با ارتداد، شخص نسبت به اموالش محجور می شود و پس از قتل یا مرگش بین ورثه تقسیم می گردد. اما اموالی که پس از ارتداد به دست می آورد، مثلاً از راه اجیر شدن یا تجارت، فعلاً از حریم بحث خارج است، آیا مالک می شود؟ به نظر ما مالک می شود چون دلیلی بر عدم مالکیت نداریم مانند کافر، یهودی و مسیحی که با کسب و کار مالک می شوند. به علاوه اگر او را مالک ندانیم، زندگی اش چگونه اداره می شود؟ گرسنه بماند یا از بیت المال دریافت کند یا دزدی نماید؟ حداقل باید به مقدار مخارج زندگی اش مالک شود تا با چنین محذوراتی روبه رو نشویم.

مسایل غیر منصوص

در مبحث ارتداد مسایلی داریم که نصی از

ائمه(ع) نرسیده است. 1_ اگر مجنون مرتد شود یا در حال سلامتی مرتد شود ولی قبل از صدور حکم مجنون شود، یا در حال سلامتی مرتد شود و ارتدادش ثابت گردد ولی قبل از اجرای حکم مجنون شود. جنون هم گاهی اطباقی است و گاهی ادواری، آیا حکم ارتداد در حال جنون جاری می شود؟ اگر پس از جنون افاقه پیدا کرد چطور؟ 2_ اگر کودکی در آستانه بلوغ مرتد شود، آیا حکم ارتداد در باره اش جاری می شود؟ اگر قبل از ده سالگی مرتد شود، چطور؟ البته دو روایت در باره صبی داشتیم که در مباحث قبل نقل کردیم. 3_ اگر کسی در حال اکراه یا خوف ضرر، مرتد شود، چه حکمی دارد؟ آیه شریفه قرآن در باره عمّار که در مباحث قبل نقل کردیم، در این زمینه است. 4_ اگر در حال غضب سخن ارتدادآمیزی بر زبان آورد و خود نیز معترف باشد که در حال عصبانیت این سخن را گفته، چه حکمی دارد؟ 5_ اگر حرف ارتدادآمیزی را به شوخی مطرح کند، چه حکمی دارد؟ در چنین مواردی باید به سراغ عمومات و اطلاقات رفت و اگر عمومات و اطلاقاتی نباشد، به ناچار باید به سراغ اصل اولی رفت.

تأسیس اصل

در بعضی از مباحث مانند مباحث اقتصادی چون مسایل پیچیده ای بوده و منصوص نمی باشند، به ناچار اصلی تأسیس می کنند، در بحث ارتداد نیز، در خصوص برخورد اسلام با غیر مسلمانان در جهت ترویج اسلام، باید اصلی تأسیس کنیم تا هنگام تحیّر بدان عمل نماییم. پایه این اصل، آیات، روایات و حکم عقل است و چه بسا اجماع هم

پشتوانه آن باشد. آیا در مسأله رفتار اسلام با غیر مسلمانان در امر دعوت، اصل بر بکارگیری زور و شمشیر و قتل استوار بوده است یا فرهنگ و حکمت و بیّنه و هدایت؟ اگر بتوانیم اصلی تأسیس کنیم که اعتبار عقلایی و روایات و سیره و تاریخ مؤید آن باشد، مسایل غیر منصوص با مراجعه به آن روشن خواهد شد. قرآن کریم در دعوت انبیا و پیامبر اسلام(ص) بر «آیات بیّنات» تکیه دارد که دلالتش بر حق و حقیقیت اجمال ندارد. در حدود بیست مورد تعبیر «آیه بینه» دارد و در بیش از پنجاه مورد «آیات بینات»؛ تنها آیه ای که با لسان فوق منافات دارد، آیه مبارکه سوره شوری است که می فرماید: «و الذّین یحاجّون فی الله من بعد ما استجیب له حجّتهم داحضه عند ربّهم و علیهم غضب و لهم عذاب شدید». [65] . حاجّ، یحاجّ، یتحاجّون هیچ کدام به معنای محاجّه و استدلالی که در بین ما متعارف است، نمی باشد، لذا به انبیا و صلحا نسبت داده نشده است. در «مفردات» آن را «گفتگو و اصرار ورزیدن از روی عناد و لجاج» معنا کرده نه گفتگو برای کشف حقیقت. «حجت» در قرآن، هم در حق استعمال شده است و هم در باطل. معنای آیه این است که کسانی که پس از شنیدن حجت بالغه خدا، باز هم بر سخنان باطل خود اصرار و عناد می ورزند حجت آنها باطل است و گرفتار عذاب خدا خواهند شد. پیامبران مأمور بودند که از راه حکمت، موعظه و جدال احسن مردم را به دین دعوت کنند «ادع الی سبیل ربّک بالحکمه و الموعظه

الحسنه و جادلهم بالتی هی احسن». [66] . البته دین اسلام جهاد و قتال دارد، آیا جهاد و قتال برای تبلیغ دین بوده است، به طوری که یکی از روشهای تبلیغ و دعوت هم جهاد و جنگ باشد؟ بنده قبلاً به مناسبتی روی این مسأله تحقیق کرده ام، آیات، تفاسیر و جنگهای رسول خدا(ص) را دیده ام، حتی با یک مورد برخورد نکردم که جنگی برای تبلیغ اسلام انجام گرفته باشد. این ایراد را مسیحیان به اسلام وارد کرده اند که اسلام با شمشیر پیش رفته است. در گذشته ما برای بررسی این مسأله با چند نفر به تحقیق و پژوهش پرداختیم و من نیز جهاتی از بحث را دنبال می کردم. در آیه مبارکه آمده است که اگر کفار تسلیم شدند، شمشیر را کنار بگذارید. اسلام با حکمت و موعظه حسنه به تبلیغ می پردازد ولی چون عده ای مانع رسیدن پیام دین به گوش مردم می شوند، برای برداشتن این موانع از سر راه دعوت به دین، به جنگ و جهاد متوسل می شود. در بعضی از موارد از پیامبر درخواست مبلّغ می کردند، آن حضرت نیز مبلّغ می فرستاد ولی خیانت کرده و مبلّغان دین را به قتل می رساندند، پیامبر در مدینه و در اوج قدرت با مسیحیان به مباهله می پردازد ولی برای دعوت به دین به جنگ متوسل نمی شود. در یکی از نامه های پیامبر آمده که اگر شما مانع دعوت ما شوید، با شما می جنگیم ولی اگر مانع نشوید تا ما با مردم صحبت کنیم، کاری با شما نداریم. آیاتی که مردم را به تعقل و

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه