فروغ مساجد (4) : سومین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد صفحه 237

صفحه 237

عمرو که تحت سرپرستی معاذ بن عفرا زندگی می کردند و در آن زمین خرمای خود را که از درخت می چیدند خشک می کردند. شتر رسول خدا در آن زمین خوابید، ولی آن حضرت پیاده نشد، از این رو شتر برخاست.

چند قدمی برداشت ولی مجددا به پشت سر خود نگاه کرد به همان جای اول بازگشت و همانجا زانو زده خوابید و گردن و سینه خود را نیز به زمین چسباند. در این وقت رسول خدا صلی الله علیه و آله از شتر پیاده شد و پرسید: این زمین کیست؟ معاذ بن عفراء پیش آمد عرض کرد: این جا متعلق به فرزندان یتیم عمرو، سهل و سهیل است که تحت سرپرستی من هستند و من آن دو را راضی می کنم تا آن را به شما واگذار کنند و شما در اینجا مسجدی بنا کنید».(1) پیامبر به واگذاری زمین راضی نشدند و آن را از آن دو طفل خریداری نمودند.

«پیامبر صلی الله علیه و آله آن دو پسر بچه را خواست و پیشنهاد کرد آن قطعه زمین را برای ساختن مسجد بفروشند. گفتند زمین را برای مسجد می بخشیم و به شما می دهیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله نپذیرفت و فقط به خریدن از آنها قبول کرد».(2) درباره این زمین نیز که برای مسجد انتخاب شد، نقل هایی هست که پیش از ورود پیامبر به مدینه نیز نمازگاه مسلمین مدینه بوده است، از جمله ابن سعد نقل می کند که:

«آن زمین به صورت چهار دیواری بدون سقف و قبله اش به جانب بیت المقدس بود که اسعد بن زراره آن را ساخته و با یاران خود آنجا نماز می گزارد».(3)


1- . سیره ی ابن هشام: ج 1 ، ص 327 .
2- . شهاب الدین احمد نویری، نهایه الارب فی فنون الادب: ج 1 ، محمود مهدوی دامغانی، تهران: امیر کبیر، 1364، ص 324 _ 325 .
3- . طبقات الکبری: ج 1 ، ص 225 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه