فروغ مساجد (4) : سومین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد صفحه 243

صفحه 243

این خبر مثل توپ در مدینه صدا کرد، مسلمانان به داخل مسجد ریختند تا ریسمان را از او باز کنند، امّا او اجازه نداد و گفت: من مایلم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با دست مبارک خود این ریسمان را باز نمایند. نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و عرض کردند: یا رسول اللّه ! ابولبابه چنین تقاضایی دارد، پیامبر به مسجد آمد و ریسمان را باز کرد و فرمود:

«ای ابولبابه توبه تو قبول شد، آن چنان پاک شدی که مصداق آیه:

«یحبّ التوّابین و یحبّ المتطهّرین» گردیدی. الآن تو حالت آن کودکی را داری که تازه از مادر متولّد می شود، دیگر لکّه ای از گناه در وجود تو نمی توان پیدا کرد».

بعد ابولبابه عرض کرد: یا رسول اللّه! می خواهم به شکرانه این نعمت که خداوند توبه مرا پذیرفت، تمام ثروتم را در راه خدا صدقه بدهم.

پیامبر فرمود: این کار را نکن. گفت: یا رسول اللّه اجازه بدهید دو ثلث ثروتم را به شکرانه این نعمت صدق بدهم. فرمود: خیر، گفت: اجازه بده نصف ثروتم را بدهم: فرمود: خیر، عرض کرد:

اجازه بفرمایید یک ثلث آن را بدهم. فرمود: منعی ندارد.(1)

صدای گریه ی کودک در مسجد

عصر پیامبر صلی الله علیه و آله بود، ظهر فرا رسید، مؤّن در مسجد النّبی مدینه اذان ظهر را گفت و مردم را به شرکت در نماز جامعت با پیامبر صلی الله علیه و آله دعوت نمود، پیامبر صلی الله علیه و آله به مسجد آمد و مسلمین ازدحام کردند و صفوف نماز تشکیل شد، و نماز جماعت شروع شد، در وسط نماز ناگاه دیدند رسول خدا صلی الله علیه و آله می خواهد با شتاب و عجله نماز را تمام کند.

با خود گفتند خدایا چه شد؟ مگر بیماری شدیدی بر پیامبر صلی الله علیه و آله عارض گردیده؟ او که همواره به وقار و آرامش در نماز سفارش می کرد، اکنون چرا مستحبّات نماز را مراعات نمی کند، آن همه عجله برای چه؟ چرا؟ یعنی چه؟


1- . گفتارهای معنوی: 56 ؛ داستان ها و حکایت های مسجد: 40 _ 41 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه