فروغ مساجد (4) : سومین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد صفحه 261

صفحه 261

فاطمه ی زهرا علیهاالسلام جریان را به عرض رساند، که این آگاهی، از ناحیه فرزندت حسن علیه السلام به من انتقال می یابد.

روزی علی علیه السلام در خانه مخفی شد، حسن علیه السلام که در مسجد، وحی الهی را شنیده بود، وارد منزل شد و طبق معمول، بر متّکا نشست، تا به سخنرانی بپردازد، ولی لکنت زبان پیدا کرد، حضرت زهرا علیه السلام تعجّب نمود!، حسن علیه السلام به مادر عرض کرد: «تعجّب مکن، چرا که شخص بزرگی، سخن مرا می شنود، و استماع او مرا، از بیان مطلب، بازداشته است».

در این هنگام علی علیه السلام از مخفیگاه خارج شد و فرزندش، حسن علیه السلام را بوسید.(1)

امام حسن علیه السلام در مسجد کوفه

در آن هنگام که امام حسن علیه السلام در کوفه بود، وقتی معاویه بر اوضاع مسلّط شد، به کوفه آمد، جمعی از طرفدارانش به او گفتند:

«حسن بن علی علیه السلام در نظر مردم کوفه مقامی بس ارجمند دارد، اگر او را به اجبار وارد مسجد کنی، و در ملأعام بر بالای منبر بروی و او را در حضرو مردم سرافکنده کنی، کار شایسته ای نموده ای، معاویه این پیشنهاد را نپذیرفت، آنان اصرار کردند، سرانجام معاویه پذیرفت، برای نماز به مسجد آمد و جمعیّت در مسجد بودند، امام حسن علیه السلام را ناگزیر به مسجد آوردند معاویه بالای منبر رفت و بسیار هتّاکی کرد و به ساحت مقدّس حضرت علی علیه السلام ناسزا گفت.

هماندم امام حسن علیه السلام برخاست و فریاد زد: این پسر جگر خواره، آیا تو به امیرمؤمنان علی علیه السلام ناسزا می گویی، با اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است:

«هرکس به علی علیه السلام ناسزا بگوید به من ناسزا گفته، و هر کس به من ناسزا بگوید، به خدا ناسزا گفته، و کسی که به خدا ناسزا بگوید، خدا او را داخل دوزخ می کند، به طوری که تا ابد در دوزخ بماند».

سپس امام حسن علیه السلام به صورت اعتراض، مجلس را ترک کرد.(2)


1- . سفینه البحار: ج 1 ، ص 254 .
2- . احتجاج طبرسی: ج 1 ، ص 145 .
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه