البیع بررسی گسترده ی فقهی بیع «اهمیت بیع، تعریف بیع و شماری از عقود، گستره ی بیع و افتراق آن از سایر عقود صفحه 113

صفحه 113

بدون متعلَق معنا ندارند؛ مثل شوق و محبّت که بدون مشتاقٌ الیه و محبوب معنا ندارد و با تفاوت معتبر، اعتبار نیز متفاوت می شود، هر چند از این جهت که در همه ی این حقوق، اعتبار ثبوت شایسته تا بایسته و به نوعی رعایت نفع ذی الحق در آن ها لحاظ شده، در این جهت با هم مشترکند(1) و متباین به تمام ذات نیستند.(2)

آیا در حاقّ حقّ، علاوه بر لحاظ «له»، جنبه ی «علیه» نیز لحاظ شده است؟

بیان کردیم در حقوق اعتباری حیثیت «له» و انتفاع ذی الحق در نفس اعتبار حق لحاظ شده است، سؤالی که این جا مطرح می شود آن است که آیا حیثیت «علیه» نیز در حاق حق لحاظ شده یا خیر؟

ممکن است کسی بگوید: از کلام امیر المؤمنین علیه السلام - در نهج البلاغه استفاده می شود حیثیت «علیه» نیز در حق لحاظ شده؛ چون می فرمایند: هیچ حقی برای کسی و به نفع وی جاری نشده، مگر این که علیه او نیز جاری شده است و هیچ حقی علیه کسی جاری نشده، مگر آن که برای او و به نفع او نیز جاری شده است.

أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً بِوِلَایَهِ أَمْرِکُمْ وَ لَکُمْ عَلَیَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلُ الَّذِی لِی عَلَیْکُمْ [وَ الْحَقُ] فَالْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْیَاءِ فِی


1- بر خلاف محقق اصفهانی قدس سره - که فرمود حق در هر موردی به معنای همان مورد است و کلمه ی حق در این موارد به نحو اشتراک لفظی است.
2- در حقوق نفس الامری نیز حق احتیاج به متعلق دارد و به تغایر متعلقش حق نیز در آن جا متفاوت است و از این جهت فرقی با حقوق اعتباری ندارد؛ مثلاً در «الله حق»، «الجنه حق»، «النار حق» و ... متعلق حقوق با هم متفاوت است و در غیر مشترکات (ثبوت و وجوب) با هم تفاوت دارند. همچنین با سایر مفاهیم اعتباری مانند ملک و حکم نیز از این جهت تمایزی ندارد؛ چون ملک و حکم نیز احتیاج به متعلق دارد و با تفاوت متعلق، تفاوت پیدا می کند. (امیرخانی)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه