البیع بررسی گسترده ی فقهی بیع «اهمیت بیع، تعریف بیع و شماری از عقود، گستره ی بیع و افتراق آن از سایر عقود صفحه 185

صفحه 185

پس در بیع، همیشه «تملیک» به معنای ابداع رابطه ی جدید لازم نیست، لذا می گوییم بیع الدین علی من هو علیه بدون این که تملیک باشد صحیح است. همین که بایع رابطه ی خود را با ذمه ی مشتری در مقابل دریافت ثمن ازاله می کند(1) و مشتری از آن نفع می برد چون دیگر به بایع بدهکار نیست بیع صدق می کند و نیازی به ایجاد رابطه ی جدید نیست. بله، آن جاهایی که ابداع رابطه و اضافه ممکن است باید ابداع کند.

پس به نظر ما بیع به معنای تملیک نیست و اشکال دومی که مطرح شد بر تعریف شیخ وارد است.

اشکال سوم (انطباق تعریف بر تملیک به معاطاه)

اشکال سومی(2) که مرحوم شیخ مطرح می کند این است که تعریف بیع به «إنشاء تملیک عینٍ بمال» شامل تملیک به معاطاه هم می شود در حالی که مشهور گفته اند معاطاه بیع نیست، بلکه ادعای اجماع شده معاطاه بیع نیست.

پاسخ این اشکال روشن است و آن این که هیچ کس فی ما أعلم ادعا نکرده که معاطاه عرفاً بیع نیست؛ چون عرف بر معاملات معاطاتی، حقیقتاً خرید و فروش اطلاق می کند. مثلاً کسی که از نانوایی نان در مقابل اعطاء پول بدون خواندن عقد می گیرد می گوید نان خریدم، نانوا نیز می گوید نان فروختم. پس جای هیچ شبهه نیست که معاطاه، لغهً و عرفاً بیع است.


1- البته از آن جا که این ازاله در مقابل ثمن بوده و در ضمن عقد انجام می شود و به نفع مشتری است، با إعراض که ایقاع می باشد متفاوت است.
2- المکاسب المحرمه (ط - الحدیثه)، ج 3، ص12: و منها: أنّه یشمل التملیک بالمعاطاه، مع حکم المشهور، بل دعوی الإجماع علی أنّها لیست بیعاً. و فیه: ما سیجی ء من کون المعاطاه بیعاً؛ و أنّ مراد النافین نفی صحّته.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه