البیع بررسی گسترده ی فقهی بیع «اهمیت بیع، تعریف بیع و شماری از عقود، گستره ی بیع و افتراق آن از سایر عقود صفحه 363

صفحه 363

نیست، بلکه از حکم تکلیفی منتزع می شود. به همین خاطر این جا چون حلّیت به نحو مستقیم تحت جعل رفته، پس مراد حلّیت تکلیفی است؛ نه حلّیت وضعی.

ولی از آن جا که این مبنا درست نیست و حکم وضعی مستقیماً قابل جعل است، این وجه نیز نمی تواند دلیل بر تکلیفی بودن حلّیت باشد.

نظر مشهور در حلّیت در کریمه

مشهور گفته اند: مراد از حلّیت در آیه ی شریفه حلّیت وضعی است و (أحَلَّ اللهُ البَیعَ) یعنی خداوند بیع را نافذ قرار داده است. پس اثرات متوقع بر آن مترتب است؛ یعنی مبیع از کیس بایع به کیس مشتری و ثمن از کیس مشتری به کیس بایع داخل می شود.

بعضی(1) نیز به نحو قانون کلی گفته اند: هرگاه متعلق حلّیت و حرمت، از معاملات بالمعنی الاعم بود مانند بیع، اجاره، نکاح و ... حلّیت و حرمت به معنای نفوذ و عدم نفوذ است که همان حکم وضعی می باشد.


1- حاشیه کتاب المکاسب (للهمدانی)، ص28: فنقول: امّا کون المراد من حلّیه البیع صحّته و جواز ترتّب الآثار المبتنیه علیه و حصول الملکیه به فغیر بعید، بل هو الظاهر من قول القائل: «المعامله الکذائیّه حلال» و ذلک لإطلاقهم المعامله کثیرا ما علی المعامله الّتی یترتّب علیها الأثر. • إرشاد الطالب إلی التعلیق علی المکاسب، ج 4، ص26: لا یخفی ان قوله سبحانه (أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ) مدلوله المطابقی کما هو مقتضی إضافه الحلیّه إلی المعامله؛ و منها البیع جوازها الوضعی أی إمضائها.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه