البیع بررسی گسترده ی فقهی بیع «اهمیت بیع، تعریف بیع و شماری از عقود، گستره ی بیع و افتراق آن از سایر عقود صفحه 417

صفحه 417

به هر حال فرضاً اگر روایت بوده باشد از آن جا که مرسلاً نقل شده قابل اعتماد نیست. در مورد جبران ضعف سند با تلقی به قبول از ناحیه ی علماء نیز می گوییم:

اوّلاً: معلوم نیست که فقهاء به این روایت به عنوان روایت در فتاوایشان استناد کرده باشند.

ثانیاً: در اصول بیان کردیم دلیلی بر این که شهرت جابر ضعف سند باشد وجود ندارد؛ مگر در جاهای خاصی که مفید اطمینان به صدور روایت یا وثوق ناقلین آن شود که هیچ کدام در ما نحن فیه وجود ندارد.

به هر حال از آن جا که «النّاس مسلّطون علی أموالهم» به عنوان روایت یا به عنوان قاعده نزد عده ای تلقّی به قبول شده و شیخ قدس سره - هم در این جا مطرح کرده و در لسان حقوق دانان نیز فراوان استفاده می شود، بهتر است از لحاظ دلالت نیز مورد بررسی قرار دهیم.

مناقشه ی شیخ قدس سره - در دلالت حدیث سلطنت بر مدّعا

مرحوم شیخ(1) می فرماید: حدیث سلطنت دلالتی بر مدعا ندارد و نمی توان با تمسّک به آن اثبات صحت و افاده ی ملکیّت معاطات کرد؛ چراکه «النّاس مسلّطون علی أموالهم» بیان می کند «مالکان بر اموال خود دارای انواع سلطنت می باشند» لذا اگر سلطنت مالک نسبت به نوعی از آن مانند بیع، هبه، إجاره و ... شک شود که


1- المکاسب المحرمه (ط - الحدیثه)، ج 3، ص41: و أمّا قوله9: «الناس مسلّطون علی أموالهم» فلا دلاله فیه علی المدّعی؛ لأنّ عمومه باعتبار أنواع السلطنه، فهو إنّما یجدی فیما إذا شکّ فی أنّ هذا النوع من السلطنه ثابته للمالک، و ماضیه شرعاً فی حقّه، أم لا؟ أمّا إذا قطعنا بأنّ سلطنه خاصّه کتملیک ماله للغیر نافذه فی حقّه، ماضیه شرعاً، لکن شکّ فی أنّ هذا التملیک الخاصّ هل یحصل بمجرّد التعاطی مع القصد، أم لا بدّ من القول الدالّ علیه؟ فلا یجوز الاستدلال علی سببیّه المعاطاه فی الشریعه للتملیک بعموم تسلّط الناس علی أموالهم، و منه یظهر أیضاً: عدم جواز التمسّک به لما سیجی ء من شروط الصیغه.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه