البیع بررسی گسترده ی فقهی بیع «اهمیت بیع، تعریف بیع و شماری از عقود، گستره ی بیع و افتراق آن از سایر عقود صفحه 524

صفحه 524

إن قلت: این که روایت غایت خیار را افتراق بیان می کند کشف می شود مقصود مطلق خیار نیست؛ چراکه غایت خیارات متعدد دیگر غیر از خیار مجلس افتراق نیست و اگر خواسته باشیم بقیه ی خیارات را به عنوان قید بر این روایت تحمیل کرده و استثناء بزنیم، همان طور که مرحوم امام قدس سره - فرمودند استهجان دارد.

قلت: این که جعل خیار برای چیزی دارای زمان و غایت باشد موجب نمی شود حقیقت خیار متفاوت شده و مقیّد به حصّه ی خاص شود، کما این که وقتی گفته می شود «کلّ شی طاهر حتی تعرف أنه قذر» یا «کلّ شیء لک حلال حتّی تعرف أنه حرام بعینه» عرفان موجب تقیید طهارت و حلّیت نیست، [بلکه عرفان، غایت طبیعت طهارت و حلّیت است].

امّا این که افتراق، غایت سایر خیارات نیست، پس چرا روایت به صورت مطلق، نفی سنخ خیار بعد از افتراق می کند؟! نکته اش این است که این خیار (مجلس) در هر بیعی وجود دارد و هیچ بیعی از آن مستثنی نیست به خلاف خیارات دیگر که گاهی پیدا می شود، لذا روایت به صورت ضرب قاعده در همه ی بیوع(1) می فرماید: متبایعان دارای خیارند و این خیار تا وقتی است که از هم جدا نشده اند، وقتی که از هم جدا شدند دیگر بیع لازم شده و دیگر خیاری وجود ندارد. بله اگر در شرائط خاصی موضوع خیارات دیگر پدید آمد به صورت استثناء هم از حیث اصل و هم از حیث غایت از تحت روایت خارج می شود و این هیچ استهجانی ندارد.(2) یعنی حتی اگر در روایت به این استثناء


1- کما این که در بیع حیوان نیز به صورت ضرب قاعده تا سه روز خیار برای متبایعین قرار می دهد؛ چون این خیار در همه ی بیوع حیوان وجود دارد. (امیرخانی)
2- علاوه این که این خیار، هم برای بایع است و هم برای مشتری، به خلاف خیارات دیگر که معمولاً فقط برای یکی وجود دارد و بیع نسبت به طرف مقابل لازم می باشد. (امیرخانی)
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه