البیع بررسی گسترده ی فقهی بیع «اهمیت بیع، تعریف بیع و شماری از عقود، گستره ی بیع و افتراق آن از سایر عقود صفحه 81

صفحه 81

استعمال است که با یکدیگر متفاوت است [یکی حق بالمعنی الأعم است که شامل هرچه که شارع وضع کرده می شود، طبق این معنا عین، منفعت، حکم و حق بالمعنی الأخص تحت این عنوان قرار می گیرد] و دیگری حق بالمعنی الأخص است که همان حق مورد نظر در اصطلاح فقه و حقوق بوده و امری اعتباری است که رابطه ی ویژه ای را بین ذو الحق و حق ثابت می کند. ولی بعداً معلوم خواهد شد که لازم نیست حق همیشه وضعی و اعتباری باشد، بلکه حق نفس الامری هم وجود دارد.

و این که مرحوم امام قدس سره - معتقدند حق مفهوم واحد و ثابتی دارد(1) و در همه ی موارد به یک معنا استعمال شده، علی القاعده مقصودشان همان حق اعتباری بالمعنی الأخص می باشد، نه این که منکر دوگونه استعمال کلمه ی حق باشند.

معنای اعتباری حق را همه به ارتکاز عرفی خود درک می کنند، ولی در تبیین حقیقت و نحوه ی اعتبار آن بین علماء اختلاف است(2) و نظرات مختلفی ارائه کرده اند از جمله:


1- کتاب البیع (للإمام الخمینی)، ج 1، ص39: لا شبهه فی أنّ الحقّ ماهیّه اعتباریّه عقلائیّه فی بعض الموارد، و شرعیّه فی بعض الموارد، کاعتباریّه الملک، و السلطنه و الولایه، و الحکومه و غیرها، فهو من الأحکام الوضعیّه. کما لا ینبغی الریب فی أنّه ماهیّه واحده و معنی وحدانی فی جمیع الموارد، و لیس له فی کلّ مورد معنی مغایر للآخر. و بعباره اخری: أنّه مشترک معنوی بین مصادیقه کأخواته.
2- خیلی از مباحث اصول و فقه، در واقع تحلیل و شکافتن ارتکازات عرفیه است، چنان که مباحث ادبیات هم این گونه است؛ مثلاً تمام عرب زبانان ارتکازاً فاعل را رفع و مفعول را نصب می دهند، امّا نمی توانند آن را تحلیل کنند که چرا فاعل مرفوع است. هم چنین است جمع های عرفی نظیر تقدیم ظاهر بر نص، اظهر بر ظاهر، وارد بر مورد، تقدیم عناوین ثانویه بر عناوین اولیه و ... که در ارتکازات عرفیه انجام می شود، ولی نمی توانند آن را تحلیل کنند. با تحلیل درست ارتکازات عرف می توان آن را قانونمند نمود تا در جای مناسب خود به نحو صحیح استعمال کرد بدون این که غفلتی رخ دهد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه