- پیش گفتار 1
- بررسی فقهی احکام رشوه 4
- اشاره 4
- اشاره 5
- حرمت رشوه 5
- ادلّه¬ی حرمت رشوه 6
- اشاره 6
- دلیل عقل بر حرمت رشوه 7
- دلیل کتاب بر حرمت رشوه 7
- معنای لغوی رشوه 13
- اشاره 20
- روایات دالّ بر حرمت رشوه 20
- روایات مربوط به رشوه در کتاب التجاره، ابواب مایکتسب به، باب5 20
- روایت عمّار بن مروان 20
- روایت سَمَاعه 22
- مرسله ی صدوق- قدس سرّه - 25
- روایت أنس بن محمد عن أبیه 26
- روایت الأصبغ [بن نباته] 27
- روایت عیون الأخبار 28
- اشاره 30
- روایت دیگر عمّار بن مروان 30
- احتمالات مطرح شده درباره ی حکم اجرت قاضی 31
- اجرت قضاوت غیر از رشوه ی در حکم است: 33
- آیا این روایت عمار بن مروان با روایت اول ایشان متحد است؟ 34
- بررسی سند روایت عمّار بن مروان 36
- اشاره 36
- بررسی وثاقت عمّار بن مروان 38
- کلام نجاشی- قدس سرّه - در رجالش 40
- بررسی «عمار بن مروان» در کتب رجالی 40
- کلام شیخ طوسی- قدس سرّه - در الفهرست 41
- کلام شیخ طوسی- قدس سرّه - در رجالش 41
- رجال ابن الغضائری@ 42
- اشاره 43
- کلام علامه ی حلّی- قدس سرّه - در الخلاصه@ 43
- بررسی «عمار بن مروان» در روایات 43
- نظر سید خوئی - رحمه الله - درباره ی عمّار بن مروان 48
- نقد کلام سیّد خوئی - رحمه الله - 52
- کلام سید خویی - رحمه الله - مبنی بر اشتباه شدن عمار بن مروان با محمد بن مروان در نسبت الکلبی 55
- مناقشه در بیان سیّد خوئی - رحمه الله - 60
- نظر نهایی درباره ی عمار بن مروان 65
- مرسله ی مجمع البیان 66
- موثّقه ی سَمَاعَهَ 67
- روایات مربوط به رشوه از کتاب القضاء، ابواب آداب القاضی، باب 8 (باب تحریم الرشوه) 67
- روایت یوسف بن جابر 67
- اشاره 67
- استعمال رشوه در اعمّ از قضاوت (إفتاء و نقل إفتاء) در این روایت: 68
- آیا حرمت رشوه در این روایت اختصاص به صورت استغناء قاضی دارد؟ 69
- در عبارت «احْتَاجَ النَّاسُ إِلَیْهِ لِتَفَقُّهِهِ» مراد، احتیاج به شخص است یا به نوع؟ 70
- روایت جرَّاحٍ المدائنیّ 71
- اشاره 72
- صحیحه ی محمد بن مسلم 72
- روایت حُکَیْمِ بْنِ حَکَمٍ الصَّیْرَفِیِّ 73
- اطلاق رشوه بر غیر مسائل قضائی و دینی و حکم به حلیت آن در این روایت: 73
- نتیجه ی بررسی معنای لغوی رشوه 77
- توجه به چند نکته و بیان محدوده ی حرمت رشوه 80
- اشاره 85
- حکم اجرت بر قضاوت 85
- اشاره 88
- 1. صحیحه ی عمار بن مروان 88
- ادلّه ی حرمت اجرت بر قضاوت 88
- 2. روایت یوسف بن جابر 89
- 3. صحیحه ی عبدالله بن سنان 89
- 4. وجه اعتباری 90
- جواز ارتزاق از بیت المال 90
- اشاره 90
- بررسی سند عهدنامه ی مالک أشتر 93
- بررسی دلیل اعتباری اقامه شده بر حرمت اجرت قضات 98
- بررسی دلالت صحیحه ی عبدالله بن سنان بر حرمت اجرت قضاوت 100
- بررسی دلالت صحیحه ی عمّار بن مروان بر حرمت اجر قاضی 101
- بررسی دلالت روایت جابر بن یوسف بر حرمت أجر قاضی 101
- شواهدی بر رجوع ضمیر «منها أجور القضاه» به «ما أصیب» و اراده ی قضات جور 103
- مؤیّداتی بر رجوع ضمیر «منها» به «انواع» و اراده ی مطلق قضات 106
- مختار ما: توقف در مسأله و حکم به عدم حرمت در صورت ناچاری. 106
- جواز أخذ اجرت بر مقدماتی که دخیل در امر قضاوت نیست، ولی قضاوت متفرع بر آن است 108
- اشاره 108
- ادلّه ی اقامه شده بر جواز اجرت قاضی 108
- وجه استدلال به روایت حمزه بن حمران: 112
- نقد و بررسی استدلال شیخ- قدس سرّه - به روایت حمزه بن حمران 115
- حکم هدیه به قضات 116
- اشاره 116
- اشاره 117
- روایات دالّ بر حرمت هدیه ی بر قضات 117
- روایت أصبغ از امیرالمؤمنین - علیه السلام - 117
- وجه استدلال به روایت اصبغ 118
- روایت جابر 119
- روایت شیخ طوسی- قدس سرّه - از عامه در المبسوط 120
- روایت عیون الأخبار 121
- بررسی دلالت روایت عیون الاخبار 123
- توجیهاتی برای رفع ید از ظهور روایت 123
- نتیجه گیری نهایی از بحث هدیه به قضات 124
- حکم به حرمت از طریق تنقیح مناط و نقد آن 129
- اشاره 130
- آیا در غیر باب قضاوت هم رشوه حرام است؟ 130
- صحیحه ی محمد بن مسلم@ 131
- حکم رشوه در مقابل عمل حرام در غیر باب قضاوت 132
- و روایت حکیم بن حکم:@ 132
- حکم رشوه در مقابل عمل مباح در غیر باب قضاوت 134
- اشاره 135
- حکم رشوه در مقابل کاری که اعم از حلال و حرام است 135
- الف. أصلاً مصداق حلال نداشته و منحصر در طریق حرام باشد. 136
- صور مختلف مسأله 136
- ب. منحصر در طریق حرام نباشد و انصراف داشته باشد بر طریق حلال و یا واضح باشد که قصد بر طریق حلال بوده است. 137
- کلام مرحوم شیخ- قدس سرّه - در بطلان عقد بر جامع بین حلال و حرام 137
- ج. منحصر در طریق حرام نباشد، ولی به اطلاق تصریح کند و بگوید چه از طریق حلال و چه از طریق حرام، این عمل را انجام بده. 137
- د. منحصر در طریق حرام نیست و تصریح به اطلاق نمی کند و قصدش هم اطلاق نیست و انصرافی هم وجود ندارد، بلکه قرارداد، روی جامع قرار می گیرد که هم می تواند منطبق شود بر فرد حلال و هم بر فرد حرام. 137
- نقد کلام مرحوم شیخ- قدس سرّه - 138
- دلیل دیگری بر حرمت رشوه ی در غیر باب قضاوت 139
- نقد این استدلال 139
- اشاره 139
- اشاره 141
- حکم معامله ی محاباتی با قاضی 141
- صور مختلف معامله ی محاباتی با قاضی 142
- اشاره 144
- آیا در این سه صورت، علاوه بر حرمت، معامله هم باطل است؟ 144
- کلام سیّد خوئی- قدس سرّه - در عدم بطلان معامله ی محاباتی و توضیح آن: 145
- نقد کلام سیّد خوئی- قدس سرّه - 148
- اشاره 152
- آیا تلف شدن عین رشوه موجب ضَمان می شود؟ 152
- حکم تلف شدن اجرتی که قاضی أخذ می کند 154
- حکم تلف شدن جُعلی که قاضی أخذ می کند 155
- حکم تلف شدن رشوه ای که قاضی أخذ می کند 155
- حکم تلف شدن هدیه ای که قاضی أخذ می کند 159
- حکم تلف شدن چیزی که قاضی به عنوان معامله ی محاباتی أخذ می کند 160
- اشاره 161
- فرع اول: اختلاف دافع و قابض در وصف هبه 161
- فروعات بحث رشوه 161
- احتمال اول 163
- دو احتمال مرحوم شیخ- قدس سرّه - در تعیین مدعی و منکر در این مسأله: 163
- اشاره 164
- احتمال دوم 164
- فرع دوم: ادّعای دافع در پرداخت رشوه ی حرام یا اجرت فاسد و ادعای قابض در دریافت هبه ی صحیح 164
- فرع دوم، از موارد تداعی نیست 165
- فرع سوم: اتفاق نظر دافع و قابض در تملیک فاسد و اختلاف در وصف آن 166
- حکم رشوه برای انقاذ حق یا دفع ظلم 168
- بررسی فقهی احکام غش 171
- اشاره 171
- اشاره 172
- حرمت غشّ 172
- آیا غشّ اختصاص به معامله دارد یا این که اعم است 173
- نقد این سخن که غشّ اختصاص به معامله دارد 174
- ادلّه ی حرمت غشّ 176
- اشاره 176
- روایات دالّ بر حرمت غشّ در کتاب التجاره، ابواب ما یکتسب به، باب 86 177
- اشاره 177
- اشاره 178
- 1. صحیحه ی هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ 178
- غش باید به ما یخفی باشد و اگر آشکار باشد، غش صادق نیست 178
- 2. صحیحه ی دیگر هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ 179
- 3. صحیحه ی هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ 180
- 4. روایت سکونی 182
- 5. روایت مُوسَی بْنِ بَکْرٍ 183
- 6. روایت زینب العطّاره 189
- 7. مرسله ی عُبَیْسِ بْنِ هِشَامٍ 191
- 8 . روایت سَعْدٍ الْإِسْکَافِ 193
- 9. موثقه ی الْحُسَیْنِ بْنِ الْمُخْتَار 194
- 10. حدیث مناهی 195
- حقیقت غشّ 198
- اشاره 198
- بررسی کلمات شیخ- قدس سرّه - در حقیقت غشّ 199
- اشاره 200
- ادلّه ی دالّ بر این که غشّ باید «بما یخفی» باشد 200
- صحیحه ی حلبی 201
- مناقشه در دلالت صحیحه ی حلبی بر این که غش باید بما یخفی باشد 202
- صحیحه ی دیگر حلبی 203
- مناقشه در دلالت این روایت بر این که غش باید بما یخفی باشد 204
- صحیحه ی مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم 205
- نظر مرحوم شیخ- قدس سرّه - بر این که عیب جلی هم باشد غش است 206
- اشاره 206
- بررسی نحوه ی دلالت روایت (محمد بن مسلم، حلبی و سعد الاسکاف) بر مدعای شیخ- قدس سرّه - 207
- صحیحه ی مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِم 207
- صحیحه ی حلبی 208
- صحیحه ی دیگر حلبی 208
- روایت سَعْدٍ الْإِسْکَافِ 209
- سخن نهائی شیخ در تحقق غشّ 212
- اقسام غشّ 217
- اشاره 217
- بررسی قسم اول غشّ (إخفاء أدنی در أعلی) 218
- بررسی قسم دوم غشّ (إدخال غیر مراد در مراد) 222
- بررسی قسم سوم غشّ (إظهار الصفه الجیّده المفقوده واقعاً) 222
- اشاره 222
- دلالت صحیحه ی هشام بن حکم بر غشّ بودن عیبی که مخفی نباشد 224
- بررسی قسم چهارم غشّ 228
- اشاره 228
- نتیجه ی جمع بین دو روایت 228
- کلام محقّق ایروانی در غشّ 229
- بررسی کلام محقّق ایروانی 229
- آیا غش علاوه بر حرمت تکلیفی حرمت وضعی هم دارد؟ 232
- کلام صاحب جامع المقاصد 234
- اشاره 234
- کلامی از شهید اول- قدس سرّه - در باب نماز جماعت و شباهت آن به ما نحن فیه 236
- مناقشه ی شیخ انصاری- قدس سرّه - در کلام جامع المقاصد 238
- پاسخ نقضی 238
- پاسخ حَلّی 239
- تحقیقی در مورد کلام شهید- قدس سرّه - در ذکری 241
- کلام سید خوئی- قدس سرّه - در مسأله ی إقتداء (تعارض وصف و إشاره) 243
- نقد و بررسی کلام سید خوئی- قدس سرّه - در مسأله ی إقتداء 246
- بررسی صحت معامله ی مغشوش در اقسام چهارگانه ی غشّ 249
- اشاره 251
- استدلال بعضی بر بطلان بیع به خاطر تعلق نهی به نفس بیع مغشوش 251
- نقد این استدلال 251
- بررسی استدلال به آیه ی شریفه ی‹وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِل› بر بطلان معامله ی مغشوش 252
- اشاره 256
- استدلال بر بطلان بیع مغشوش از طریق روایات درهم مغشوش 256
- روایت مُوسَی بْنِ بَکْرٍ 257
- بررسی دلالت روایت موسی بن بکر 258
- نحوه ی دلالت روایت موسی بن بکر بر بطلان بیع مغشوش 258
- اشکال سید خویی- قدس سرّه - و دیگران بر استدلال به این روایت 259
- روایت الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِیّ 260
- روایت جَعْفَرِ بْنِ عِیسَی 263
- کلام در سند روایت جعفر بن عیسی 265
- بررسی وثاقت جعفر بن عیسی 266
- بررسی فقهی احکام تطفیف (کم فروشی) 273
- اشاره 273
- کم فروشی (تطفیف) 274
- اشاره 274
- علت ذکر تطفیف در مکاسب محرمه 275
- اشاره 276
- حرمت تکلیفی تطفیف به ادلّه ی أربعه 276
- آیا تطفیف عنوان مستقلی در حرمت است یا خیر؟ 279
- آیا حرمت تطفیف اختصاص به مکیل و موزون دارد؟ 282
- اشاره 282
- حکم وضعی معامله ای که در آن تطفیف شده است 284
- اشاره 284
- صور مسأله در صورتی که متعاوضین هم جنس نباشند 285
- صور مسأله در صورتی که متعاوضین هم جنس باشند 286
کلام صاحب جامع المقاصد
اشاره
- قدس سرّه - (1) در بیع مغشوش
1- علی بن الحسین العاملی، معروف به محقق کرکی و محقق ثانی (940 868 ه.ق) صاحب کتاب جامع المقاصد که شرحی بر قواعد علامه ی حلی است و از معتبرترین کتب فقهی شیعه محسوب می شود. ایشان آن قدر عظمت دارد که «ثنّی به المحقق» نام دومین محقق را بعد از محقق حلّی روی او گذاشته اند، خدمات بسیاری به تشیع، خصوصاً ایران کرده و بسیاری از این آداب اسلامی که در طول قرن ها باقی مانده، مرهون زحمات محقق کرکی که در زمان شاه طهماسب صفوی، شیخ الاسلام بود است. شاه طهماسب با این که شاه بود، به محقق کرکی گفت: حقیقتاً شما حاکم هستید، ولایت حق شما است (ولایت فقیه، آن زمان هم مطرح بوده) سپس به تمام مراکز تحت فرمانش نامه نوشت که همه ی دستورات محقّق را اجراء کنند و کسی حقّ تخلّف ندارد؛ چون او نائب امام - علیه السلام - است. البته برخی مغرضین و افراد کج فهم با وجود این مقام علمی و تقوایی و خدمات دینی، نسبت به ایشان ابراز عداوت می کردند. ü قال المحقق البحرانی فی لؤلؤه البحرین: «کان (المحقق) من علماء دوله الشاه طهماسب الصفویّ، جعل أمور المملکه بیده، و کتب رقما إلی جمیع الممالک بامتثال ما یأمر به الشیخ المذکور و إنّ أصل الملک إنّما هو له، لأنّه نائب الإمام - علیه السلام - فکان الشیخ یکتب إلی جمیع البلدان کتبا بدستور العمل فی الخراج، و ما ینبغی تدبیره فی شؤون الرعیّه.» (لؤلؤ البحرین، ص152) ü قال السید نعمه اللَّه الجزائری فی کتابه شرح غوالی اللآلی: مکَّنه السلطان العادل الشاه طهماسب، من الملک و السلطان، و قال له: أنت أحقّ بالملک لأنّک النائب عن الإمام، و إنّما أکون من عمّالک أقوم بأوامرک و نواهیک. (لؤلؤ البحرین، ص153) «و کان الشاه یکتب إلی عماله بامتثال أوامر الشیخ، و أنّه الأصل فی تلک الأوامر و النواهی، و أکّد أنّ معزول الشیخ لا یستخدم، و منصوبه لا یعزل» (تاریخ کرک نوح، ص90) ü کتب الشاه طهماسب بخطّه فی جمله ما کتبه فی ترقیه هذا المولی المنیف: بسم اللَّه الرحمن الرحیم چون از مؤدّای ... ؛ «حیث أنّه یبدو و یتّضح من الحدیث الصحیح النسبه إلی الإمام الصادق - علیه السلام - (انظروا إلی من کان منکم، قد روی حدیثنا، و نظر فی حلالنا و حرامنا، و عرف أحکامنا، فارضوا به حکما فإنّی قد جعلته حاکما، فإذا حکم بحکم فمن لم یقبله منه فإنّما بحکم اللَّه استخفّ و علینا ردّ، و هو رادّ علی اللَّه و هو علی حدّ الشرک)، واضح أنّ مخالفه حکم المجتهدین، الحافظین لشرع سیّد المرسلین، هو و الشرک فی درجه واحده. لذلک فإنّ کلّ من یخالف حکم خاتم المجتهدین، و وارث علوم سیّد المرسلین، نائب الأئمه المعصومین، لا زال اسمه العلی علیا عالیا، و لا یتابعه، فإنّه لا محاله ملعون مردود، و عن مهبط الملائکه مطرود، و سیؤاخذ بالتأدیبات البلیغه و التدبیرات العظیمه» کتبه طهماسب بن شاه إسماعیل الصفوی الموسوی. (الفوائد الرضویه، ص305) ü و قال حسن بک روملو فی تأریخه: «لم یسع أحد بعد الخواجه نصیر الدین الطوسیّ مثل ما سعی الشیخ علی الکرکی هذا، فی إعلاء أعلام المذهب الجعفری، و ترویج دین الحق الاثنی عشری، و کان له فی منع الفجره و الفسقه و زجرهم، و قلع قوانین المبتدعه بأسرهم، و فی إزاله الفجور و المنکرات، و إراقه الخمور و المسکرات، و إجراء الحدود و التعزیرات، و إقامه الفرائض و الواجبات، و المحافظه علی أوقات الجمعات و الجماعات، و بیان مسائل الصلوات و العبادات، و تعهّد أموال الأئمه و المؤذنین، و دفع شرور الظالمین و المفسدین، و زجر المرتکبین الفسوق و العصیان، و ردع المتّبعین لخطوات الشیطان، مساع بلیغه، و مراقبه شدیده، و کان یرغّب عامّه الناس فی تعلّم شرائع الدین، و مراسم الإسلام و یحثّهم علی ذلک بطریق الالتزام». (أحسن التواریخ، ص90 و تاریخ کرک، ص91) فالمحقّق الکرکی یعتبر باعث النهضه الشیعیه فی إیران، و مجدّد المذهب و واضع الأسس الشرعیّه الدستوریّه لدوله الصفویین.