- سخن پژوهشکده 1
- مقدمه 7
- فصل اول : کلیات 10
- اشاره 10
- تعریف جواهر و طلا 11
- طلا و جواهرات ، پشتوانه انتشار پول 13
- تولید طلا 14
- طلا و نقره در آموزه های دینی 16
- محک 16
- عیار 16
- سُدَیر طلا فروش 21
- دانستنی های صنف 23
- تبلیغات طلا و هدایت جامعه بسوی تجمل 24
- کنز یا احتکار طلا 26
- کمینگاه ابلیس 27
- فصل دوم: مسائل مالی طلا 31
- اشاره 31
- قاچاق طلا 32
- ساخت طلا و جواهرات 32
- طلای مردانه 34
- اشاره 37
- خرید و فروش طلا و نقره (بیع صرف) 37
- اشاره 38
- نکته: ارز و پولهای کاغذی 38
- شرط اول 39
- شرائط معامله طلا و نقره 39
- شرط دوم 40
- فاکتور 41
- نمودار خلاصه مطالب: 41
- جدا کردن نگین زیورآلات 42
- پرسش و پاسخ ( تبدیل شمش به زیورآلات) 43
- تعمیر طلا 44
- ماجرای یونس نقاش 44
- خرده های طلا 45
- اشاره 46
- ربا 46
- ربای قرضی 47
- ربای معاملی 48
- اشاره 48
- معنای بطلان معامله 50
- پرسش و پاسخ(وظیفه رباخوار) 50
- قرض دادن طلا 51
- مدارا با بدهکاران 52
- اشاره 52
- پرسش و پاسخ (نوسان قیمت طلا) 54
- اشاره 54
- عاریه طلا 54
- تفاوت عاریه با قرض 55
- عاریه طلا و نقره 56
- تفاوت عاریه با ودیعه(امانت) 56
- اجاره طلا 57
- استفتا 59
- گنج و معدن 60
- خمس گنج و معدن 61
- حکم گنجهای متعدد 61
- جواهر بدست آمده از راه غواصی 62
- نکاتی درباره خمس طلا 62
- استفتا(خمس طلا) 63
- زکات طلا 64
- فصل سوم : زینت و پوشش با طلا و جواهرات 68
- اشاره 68
- طلا و زینت در نماز 70
- پرسش و پاسخ (نماز خواندن با طلا) 71
- حلقه عقد 72
- پرسش و پاسخ (وظیفه مرد در قبال حلقه طلا) 72
- سخنی با ورزشکاران (مدال طلا) 73
- دندان طلا و روکش طلا 73
- نکته پزشکی 74
- ظروف طلا 76
- امام باقر علیه السلام و خانه ی مجلل 78
- ساخت ، خرید و فروش و استفاده از ظروف طلا 79
- اشاره 82
- فصل چهارم :مسائل متفرقه 82
- طلا در مسجد 83
- مهریه 84
- کفارات و دیات 86
- محاسبه مثقال شرعی (دینار شرعی) 87
- محاسبه مثقال بازاری (صیرفی ، عرفی) 87
- محاسبه درهم 87
- طهارت 88
- حدود 89
- سرقت 91
- دیات 93
- قتل 94
- سقط جنین 95
- سرخ شدن بدن 96
- مال پیدا شده (لُقَطه) 97
- فهرست منابع 99
- عناوین منتشر شده از مجموعه فقه 106
1- تحریر الوسیله ج4 ص226
2- تحریر الوسیله ج 4 ص227
دیات
«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْریرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَهٍ وَ دِیَهٌ مُسَلَّمَهٌ إِلی أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ یَصَّدَّقُوا»(1)
« هیچ فرد باایمانی مجاز نیست که مؤمنی را به قتل برساند، مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سر زند (و در عین حال،) کسی که مؤمنی را از روی خطا به قتل رساند، باید یک برده مؤمن را آزاد کند و خونبهایی به کسان او بپردازد مگر اینکه آنها خونبها را ببخشند »
اگر کسی بر روی انسان جنایتی مرتکب شود ، شخص جنایت دیده می تواند با توجه به شرائطی که در کتب فقها آمده است درخواست قصاص نماید به این معنا که شبیه همان جنایتی که به او وارد شده است را به شخص ظالم وارد نماید . مثلا اگر دست راستش قطع شده است می تواند دست راست جنایت کننده را قطع نماید .(2) یا اینکه اگر کسی از روی عمد دیگری را بکشد ، خانواده و ورثه او می توانند قصاص نمایند و قاتل را بکشند(3).
البته اگر جنایت دیده یا اولیاء مقتول همانطور که در