نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 1 صفحه 290

صفحه 290

الیه انحلالی ملاحظه شده و تک تک افراد مقصود است. در «نِسائِهِنَّ» نیز «نساء» انحلالی است. لکن مقصود از «هنّ» در اینجا جامعه زنان باشد در حالی که مرجع این ضمیر انحلالی است. این امر بسیار مستبعد است و چنین استخدامی هیچ گونه اعتبار عرفی ندارد.

جهتی که باعث شده ایشان «هنّ» را به جامعۀ زنان تفسیر کنند این است که گفته اند چه نکته ای دارد که «نساء» به خودشان ( هنّ) اضافه شود؟

نکتۀ اضافۀ نساء به «هنّ»

خصوصیت ایمانی می تواند مصحّح اضافه باشد، تمام مؤمنین مثل یک واحدند، همه به یکدیگر وابسته اند و تعلق دارند. تمام زنان مؤمنه به فرد فردشان مرتبط هستند و همه زنان، فاطمۀ مؤمنه و زینب مؤمنه و... هستند، نساء تو یعنی زنانی که با تو هم کیش هستند، آیه می فرماید: هر زنی می تواند زینتش را به زنانش (یعنی زنانی که با او هم کیش هستند) نشان دهد.

این معنی در آینده با توضیح بیشتری خواهد آمد.

تفسیر سوم نسائهن: ارحام و بستگان

اشاره

مرحوم آقای حکیم (ره): «و یحتمل ان یکون المراد [من نسائهنّ] النساء اللاتی من الارحام کالعمه و الخاله و الأخت، و لعلّ قرینه السیاق تقتضی ذلک، فیکون أقرب»

نقد استاد - مد ظله -:

اولاً: اینکه می فرمایند: نسائهن در سیاق ارحام قرار گرفته، صحیح نیست چون آیۀ شریفه دوازده عنوان را استثناء کرده است، و از این دوازده عنوان فقط پنج عنوان از ارحام است «آبائِهِنَّ ، أَبْنائِهِنَّ ، أَخَواتِهِنَّ ، بَنِی إِخْوانِهِنَّ ، بَنِی أَخَواتِهِنَّ »، و شش مورد قطعاً از ارحام نیست «بُعُولَتِهِنَّ ، آباءِ بُعُولَتِهِنَّ ، أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ ، ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ، اَلتّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ ، اَلطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ ».

اولاً: اینکه می فرمایند: نسائهن در سیاق ارحام قرار گرفته، صحیح نیست چون آیۀ شریفه دوازده عنوان را استثناء کرده است، و از این دوازده عنوان فقط پنج عنوان از ارحام است «آبائِهِنَّ ، أَبْنائِهِنَّ ، أَخَواتِهِنَّ ، بَنِی إِخْوانِهِنَّ ، بَنِی أَخَواتِهِنَّ »، و شش مورد قطعاً از ارحام نیست «بُعُولَتِهِنَّ ، آباءِ بُعُولَتِهِنَّ ، أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ ، ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ، اَلتّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ ، اَلطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ ».

یک مورد هم «نِسائِهِنَّ» است که محلّ بحث ماست، پس چنین سیاقی در کار نیست.

ثانیاً: اگر یک لفظ چندین بار در یک سیاق تکرار شود و در یک معنی استعمال گردد، اگر در همان سیاق بار دیگر این لفظ قرار گرفت، به همان معنای قبلی حمل می کنیم «حفظاً لوحده السیاق»، لکن در این آیه لفظی تکرار نشده است بلکه عناوین مختلف استثناء شده است که برخی از آنها دارای یک خصوصیت هستند (و همه از ارحام هستند) و لازم نیست که همه آنها در این خصوصیت مشترک باشند.

به بیان دیگر: اگر هر سه عنوان «ارحام و نساء مؤمنات و اماء» مستثنی باشند، این مطلب را با چه عبارتی باید بیان کرد؟ مگر نباید هر سه را در یک ردیف استثناء کرد؟ آیا این درست است که بگوئیم «نِسائِهِنَّ» نباید ذکر شود چون خلاف سیاق است؟!

فرضاً اگر همۀ مستثناها از جنس ارحام بود و یک مستثنی از جنس دیگر، این مستثنی نباید ذکر شود؟

تقریب کلام مرحوم آقا حکیم (ره):

بلی می توان فرمایش آقای حکیم را چنین تقریب کرد، که در استعمال روایات یکی از انواع اضافۀ «نساء» به «ها» اضافه رحمی است، نسائها یعنی «ذوات الارحام من النساء»، «یجب للمستحاضه أن تنظر الی نسائها» (وسائل 288/2) «سألته عن جاریه حاضت اول حیضها... قال اقراؤها اقراء نسائها» (وسائل 2 / 288) «فان لم تحض فلتنظر الی بعض نساءها فلتعتدّ بأقرائها» (وسائل 22 / 191)، در آیۀ شریفه به قرینه اضافه، معنای خاصی از نساء اراده شده است، آن معنی چیست؟ به قرینه این روایات می گوئیم مراد از نسائهن «ذوات الارحام من

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه