نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 2 صفحه 97

صفحه 97

1377/11/19 دوشنبه درس شمارۀ (64) کتاب النکاح/سال اول

اشاره

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

خلاصۀ درس قبل و این جلسه:

در طی جلسات گذشته، ادلّه ای که برای لزوم ستر وجه و کفین و حرمت نظر به آن اقامه شده بود، به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت و از جمله به ادلۀ مذکور در کتاب «اسداء الرغاب» پرداخته شد. در این جلسه ابتدا دو دلیل مذکور در جواهر مورد بررسی و نقد قرار خواهد گرفت و سپس دو روایت دیگر که ممکن است مستند حکم حرمت نظر به وجه و کفین قرار گیرد، بررسی خواهد شد. آنگاه بحث در بارۀ ادلۀ اقامه شده از سوی مجوّزین نظر مطرح شده و در این رابطه سند روایت ابو سعید مورد بررسی قرار می گیرد.

***

الف): بررسی دو دلیل مذکور در جواهر برای حرمت نظر به وجه و کفین:

1) دلیل اول (با توضیح استاد - مد ظلّه -):

در جواهر فرموده: «و ما تشعر به... و آیه الرّخصه للقواعد من النساء». اشارۀ وی به آیۀ شریفۀ 60 سورۀ نور است: «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ» در بارۀ اینکه مراد از ثیابی که قواعد نساء حق دارند که آن را بردارند، چه لباسی می باشد؟ چندین روایت صحیحه آمده است(1) 0. برخی روایات تنها «جلباب» را نام برده و گاهی قید «وحده» هم برای آن آمده و برخی روایات دیگر «خمار» را به جلباب ضمیمه کرده است. به هر حال معلوم می شود که زن تا


1- (1) رجوع شود به وسائل الشیعه، ج 20، کتاب النکاح، باب 110 از ابواب مقدمات النکاح، طبع آل البیت، ص 202-203
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه