نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 3 صفحه 12

صفحه 12

نمی کند، زیرا اگر بر مریض واجب باشد که به طبیب مراجعه کند و بر طبیب هم واجب باشد که مریض را معالجه کند، بازهم در عالم تکوین ممکن است نه مریض مراجعه کند و نه طبیب معالجه کند. پس الزام شارع هیچ فایده ای برای رفع اضطرار ندارد تا به این وسیله، شارع اضطرار مریض را دفع کند.

بنابراین، همانگونه که در جلسۀ قبل نیز اشاره شده است، شارع فقط منعی را که از طرف خودش بر سر راه معالجه وجود داشت، برمی دارد و زن را مجاز به مراجعه به طبیب، و طبیب را مجاز در معالجه می کند.

2) نیازی به الزام طبیب نیست

اگر لازم باشد که شارع مقدس کاری کند تا رفع اضطرار مریض شود، کافی است که منع خود را از مریض و طبیب بردارد، زیرا هم در مریض و هم در طبیب به طور طبیعی مقتضی رفع اضطرار وجود دارد و اگر شارع رفع مانع کند، کافی است تا طبیب به معالجه بپردازد، پس نیازی به الزام طبیب از سوی شارع نیست.

3) نقد کلام مرحوم آقای حائری (ره)

در نقد اولین استدلال ایشان چنین بیان می کنیم که گرچه ملازمه ای بین تکوین و تشریع نیست، ولی اگر هدف شارع رفع اضطرار از مریض است و می خواهد مردم در زحمت نباشند، کافی نیست که موانع را رفع کند بلکه باید دستوری دهد تا با اجرای آن دستور، مشکل مضطر برطرف شود، و با ترخیص چنین کاری انجام نمی شود و شارع باید از سوی خودش تشریع را کامل کند و طبیب را موظف کند گرچه طبیب به وظیفۀ خود عمل نکند.

و در نقد استدلال دوم ایشان چنین می گوئیم که اگر شارع می خواهد کاری کند که اضطرار در خارج رفع شود و از ناحیۀ او همۀ کارها برای رفع مشکل مریض انجام

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه