نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 3 صفحه 143

صفحه 143

در هر دو صورت، این سؤال مطرح است که در چه هنگامی می توان قید یا موضوع متقدم را از موضوعیت انداخت؟ پاسخ این سؤال این است که در جائی که غلبه در کار باشد. در صورت اول، قید غالبی را می توان حکمت حکم تلقی کرد نه هر قیدی را. در صورت دوم هم در صورتی می توان سوق را در مثال فوق، از موضوعیت انداخت که شراء لحم غالباً بدون رفتن به سوق میسر نباشد، در اینجا «ادخل السوق» می تواند مقدمه غالبی تلقی شده و اشاره به نحوۀ اجرای عملی حکم اصلی یعنی شراء لحم باشد، ولی اگر همچون زمان کنونی، گوشت معمولاً در بازار به فروش نرود، بکار بردن جملۀ «ادخل السوق و اشتر اللحم» فقط در صورتی صحیح خواهد بود که قصاب خاصّی در بازار وجود داشته باشد و غرض ما خریدن گوشت از خصوص آن قصّاب باشد، وگرنه، اگر بازار هیچ خصوصیتی نداشته باشد، بکار بردن جملۀ فوق ناپسندیده است.

تطبیق این بحث کلی بر مسئلۀ جاری

در مورد آیۀ «اَلتّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ» که نظیر صورت دوم است، در صورتی می توان قید التابعین را ملغی دانست که غالبی باشد، ولی از آنجا که کسانی همچون پیرمردها که فاقد شهوت هستند، غالباً جزء تابعین بشمار نمی روند، نمی توان قید تابعین را از موضوعیت حکم برکنار دانست، بنابراین، فاقدان شهوتی که عنوان تابعین بر آنها صدق کند، مستثنی از حکم حرمت نظر می باشند، طبق روایات هم مراد از تابعین احمق هائی است که تبعیت عقلی دارند.

ب) نظر زن به مرد اجنبی نابینا (بررسی مسئله 38):

1) متن مسئله

«الاعمی کالبصیر فی حرمه النظر المرأه الیه».

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه