نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 3 صفحه 168

صفحه 168

و آله، یسلّم علی النساء و یرددن علیه السلام، و کان امیر المؤمنین علیه السلام یسلّم علی النساء و کان یکره أن یسلّم علی الشّبابه منهنّ و یقول: اتخوّف ان یعجبنی صوتها فیدخل علیّ اکثر ممّا طلبت من الأجر»(1).

از این روایت که صحیحه می باشد، می توان جواز سلام کردن مرد به زن را استفاده کرد، زیرا بر طبق آن، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به مطلق زنان و امیر المؤمنین (علیه السلام) به غیر شابّه سلام می کردند. بنابراین، معلوم می شود که این کار ذاتاً جایز است و حرمت ندارد.

روایت دوم؛ روایت أبی بصیر:

«عن الحسین بن محمد، عن معلّی بن محمد، عن الوشّاء، عن ابان بن عثمان، عن أبی بصیر قال: کنت جالساً عند أبی عبد الله علیه السلام اذ دخلت علینا أم خالد الّتی کان قطعها یوسف بن عمر(2) تستأذن علیه، فقال أبو عبد الله علیه السلام: أ یسرّک أن تسمع کلامها؟ قال: فقلت نعم، قال: فاذن لها، قال: و اجلسنی معه علی الطنفسه قال: ثمّ دخلت فتکلّمت فاذا هی امرأه بلیغه فسألته عنهما...»(3).

در سند این روایت فقط دربارۀ معلّی بن محمد بحث هایی وجود دارد. برخی دربارۀ او گفته اند که «مضطرب الحدیث، یعرف و ینکر»، ولی مراد از این عبارت آن نیست که منقولات وی غیر معتبر است و وثاقت ندارد، بلکه حتی اگر برخی متون مرویات او مورد قبول نباشد، خود وی از ثقات است، مانند برقی که هر چند ثقه می باشد اما روایت های ضعیفی هم دارد، بنابراین، سند حدیث را باید معتبر دانست. در دلالت آن نیز تردیدی وجود ندارد، زیرا حضرت به ابو بصیر فرموده اند که اگر دوست داری، بیا و سخن او را گوش کن، پس، استماع صدای زن نامحرم را مجاز دانسته است.


1- (1) همان، ح 3.
2- (2) ظاهراً مراد یوسف بن عمر ثقفی والی عراق و کوفه در زمان بنی امیه می باشد و ام خالد ظاهراً قبلاً زوجۀ او بوده که والی با وی قطع رابطه کرده بود.
3- (3) وسائل الشیعه، طبع آل البیت، ج 20، کتاب النکاح، باب 106 از ابواب مقدمات النکاح، ص 197، ح 1.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه