نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 3 صفحه 185

صفحه 185

آن ندارد، صدای این خواننده ها که از مصادیق روشن صدای محرک است، نوعاً بلند است نه آهسته.

بنابراین، معنای سوم متعیّن است، یعنی نباید مطالبی بگویید که نامحرم را به گونه ای بر شما مسلط کند و کسی که دلی ناپاک دارد، شما را صید خود و در اختیار خود بپندارد و طمع کرده، به اندیشۀ حرام فرو رود.

نتیجه آنکه، برای حرمت صدائی که موجب خوش آمدن نامحرم می شود، نمی توانیم به آیۀ شریفه، «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ» استدلال کنیم.

ج) دلیل دیگر بر حرمت صحبت کردن با التذاذ با نامحرم

1) کلام مرحوم آقای خوئی (ره)

مرحوم آقای خوئی (ره) برای حرمت، به آیۀ شریفۀ غض استدلال کرده اند.

تقریب استدلال: مراد از غض بصر، غمض عین کردن و صرف نظر کردن است.

آیه می فرماید به طور کلی از نامحرم صرف نظر کنید و هیچ گونه ارتباط شهوانی و غیر شهوانی با او برقرار نسازید، ولی به قرینۀ «مِن» که در آیه بکار رفته، مطلق ارتباطات ممنوع نیست بلکه خصوص استمتاعات و روابط شهوانی حرام است و یکی از استمتاعات، التذاذ از صدای نامحرم است.

2) نقد استاد مد ظلّه بر کلام مرحوم آقای خوئی (ره)

در مباحث گذشته (درس 27 به بعد) گفتیم:

اولاً، غض به معنای صرف نظر کردن نیست بلکه «غمض العین» است که معنی صرف نظر کردن را می دهد.

ثانیاً، «غض بصره» و «غض من بصره» مترادف است، و «من» در این ترکیب زائده است و تنها تأکید را می رساند، همچنان که از استعمالات آن بدست می آید.

ثالثاً، اگر من تبعیضیه هم باشد، حد اکثر استفاده می شود که مطلق ارتباط حرام نیست بلکه فیه تفصیل، امّا چه تفصیلی، «من» مشخص نمی کند. «* و السلام *»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه