نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 3 صفحه 249

صفحه 249

ثانیاً، اگر مسئلۀ شوهر را هم در نظر نگیریم و بگوییم شوهردار بودن زن در روایت فرض نشده است، به هر حال، زنی که موی دیگری را می گیرد، بالاخره پدر، برادر، عمو و محارم دیگری دارد که با صاحب مو نامحرمند و این فرض که گیرندۀ مو هیچ محرمی نداشته باشد که با صاحب مو محرم نباشد، فرض بسیار نادری است، بنابراین، هر چند روایت ناظر به حکم وصل است، ولی اگر نگاه به موی وصل شده، جایز نبود، باید تذکر داده می شد و عدم تذکر دلیل بر جواز است.

بنابراین، از روایت سعد اسکاف به روشنی جواز نظر به موی وصل شده، استفاده می شود.

ولی اشکال اصلی در اینجا که بر هر دو تقریب وارد می شود، این است که ممکن است مو پس از وصل شدن، حکم اجزاء بدن را پیدا کند و نظر محارم دریافت کنندۀ مو به آنها جایز باشد، همچنان که در پیوند اعضاء همچون دست همین امر را می توان قائل شد، ولی از جواز نظر به موی وصل شده، نمی توان جواز نظر به موی وصل نشده را استفاده کرد.

4) نتیجۀ بحث

پس، دلیل عمده(1) برای جواز اصل برائت است، بنابراین، نظر به اعضای قطع شدۀ نامحرم جایز است.

«* و السلام *»


1- (1) (توضیح کلام استاد مدّ ظلّه): البته همانطور که استاد توضیح داده اند، در برخی اعضاء همچون مو، جواز نظر از سیرۀ قطعیه استفاده می گردد، چون همواره موهای نامحرم ها برای آرایش چیده می شود و هیچ گاه نظر به این موهای چیده شده، ممنوع شمرده نشده است. ولی دلیل عام جواز که نظر به تمام اعضاء جدا شده را تجویز کند، اصل برائت است.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه