نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 4 صفحه 9

صفحه 9

و جواری و خدم خصوصیتی ندارد.(1)

ان قلت: اگر ما «نِسائِهِنَّ» و تضیق آن را به جواری و خدم از باب حکمت جعل هم بدانیم، حد اکثر دلیل ما، از دلالت بر تضیق ثبوتی حکم می افتد و دلیل بر تخصیص نخواهد بود، ولی دلیل بر تعمیم هم نخواهد بود پس ما تعمیم را باید از خارج استفاده کنیم در نتیجه مخصّص ما متصل نخواهد بود، بلکه مخصص منفصلی بوده پس مجال بحث از تمسک به عام در شبهه مصداقیه مخصص پدید می آید.

قلت: اگر ما «نِسائِهِنَّ» را از باب حکمت بدانیم، با تناسب حکم و موضوع که به منزل قرائن محفوفه به کلام است حکم را می توانیم تعمیم دهیم مثلاً وقتی گفته می شود:

«ادخل السوق و اشتر اللحم»، عرف قید «سوق» را ملغی می فهمد و با تناسب حکم و موضوع درک می کند که غرض تهیه گوشت است حال از هر جایی که تهیه شود و ذکر سوق از باب «جریاً علی الغالب» است، پس همین جمله دلیل تعمیم است.

بنابراین در این جهت اشکالی بر مرحوم سید وارد نیست.

البته اشکال دیگری می توان به کلام سید وارد دانست که معنایی که شما برای «نِسائِهِنَّ» ذکر کرده اید، با معنایی که برای «ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ» ذکر می کنید ناسازگار است.

3) اشکال دیگر به مرحوم سید «ره»

پیشتر درباره معنای «أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ» بحث کردیم، به عقیده ما این ترکیب هم غلامان ( عبید) و هم کنیزان ( اماء) را شامل می شود پس زن می تواند موی خود را به عبد خویش نشان دهد، ولی مشهور این مطلب را قبول ندارند و مراد از این جمله را خصوص کنیزان دانسته اند، و غلام زن را همانند سایر مردان اجنبی


1- (1) (توضیح کلام استاد - مد ظلّه -) بنظر می رسد که برای این که تقید «نِسائِهِنَّ» را جریاً علی الغالب بدانیم، می بایست معنای آن را خصوص جواری و خدم ندانست، بلکه مطلق همراهان و معاشران شخص دانست، چه ارتباط زن با مادر، خواهر، دختر و... بسیار زیاد است و اگر این افراد داخل در نسائهن نباشند نمی توان حکم به غلبه نمود.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه