نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 8 صفحه 20

صفحه 20

ازدواج نماید، قطعا باطل است، زیرا جواز وقاع با هر زنی متوقف بر این است که قبلا با او ازدواج کرده باشد -

امر دوّم: احتمال نکاح معاطاتی در این روایت بسیار بعید است،

زیرا متن روایت این چنین است «نکح امرأه فلامسها» یعنی لمس را متأخر از نکاح آورده است و اگر مراد تصحیح نکاح معاطاتی بود این طور باید گفته می شد «نکح امرأه بلمسها» یعنی (با دست دادن با دستکش - مثلا) قصد نکاح کرد.

ب): ذکر دو روایت و حل تعارض بدوی میان آنها

اشاره

دو روایت دیگری هم در مسئله هست که در ابتدا یک نحوه تعارضی بین آنها به نظر می رسد و لکن به نظر ما تعارضی در کار نیست.

روایت اوّل: روایت علی بن یقطین

«قال سأل المهدی ابا الحسن علیه السلام عن الخمر هل هی محرّمه فی کتاب الله عز و جلّ فان الناس انما یعرفون النهی عنها و لا یعرفون التحریم لها فقال له ابو الحسن علیه السلام بل هی محرمه فی کتاب الله عزّ و جلّ یا امیر المؤمنین، فقال له فی ای موضع هی محرمه فی کتاب الله جلّ اسمه یا ابا الحسن فقال قول الله عزّ و جلّ «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ» (1) فاما قوله «ما ظَهَرَ مِنْها» یعنی الزنا المعلن و نصب الرایات التی کانت ترفعها الفواجر للفواحش فی الجاهلیه و اما قوله عزّ و جلّ «وَ ما بَطَنَ» یعنی ما نکح من الآباء لأن الناس کانوا قبل ان یبعث النبی صلی الله علیه و آله اذا کان للرجل زوجه و مات عنها تزوجها ابنه من بعده اذا لم تکن أمّه نحرّم الله عزّ و جلّ ذلک و امّا الاثم فانها الخمره بعینها و قد قال الله عزّ و جلّ فی موضع آخر «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ» (2) فاما الاثم فی کتاب الله فهی الخمره و المیسر و اثمهما اکبر کما قال الله تعالی. قال فقال المهدی یا علی بن


1- (1) اعراف: 33
2- (2) بقره: 219
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه