نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 9 صفحه 246

صفحه 246

لا مورثه کذا و کذا یوماً، بکذا و کذا درهماً (الی ان قال) فاذا قالت، نعم، فقد رضیت و هی امرأتک و انت اولی الناس بها»(1) عبارت مرحوم آقای خویی این چنین است (اذا قالت نعم فقد رضیت...) هو ظاهر الدلاله فی عدم کفایه الرضا الباطنی و اعتبار اللفظ بحیث لو لا قولها «نعم» لما تحقق الزوجیه و لما کان الرجل اولی الناس بها

4) پاسخ استاد مد ظله از استدلال به روایت ابان بن تغلب:

به نظر ما استدلال به این روایت برای اثبات اعتبار لفظ در عقد نکاح، صحیح نیست زیرا

اولاً: این روایت از جهت سند، مشکل دارد، چرا که «ابراهیم بن الفضل» که در هر دو طریق، در سند این روایت قرار گرفته است، در کتب رجالی توثیق نشده است(2).

و ثانیاً: قطع نظر از اشکال سندی، دلالت روایت نیز بر اعتبار لفظ تمام نیست بلکه به عقیدۀ ما این روایت دلالت دارد بر اینکه در باب انشاء عقد معتبر، ابراز رضایت است حال ابراز آن به واسطۀ لفظ و قول باشد یا به واسطه هر چیز دیگر فرقی ندارد. اما اینکه بر اعتبار لفظ دلالت ندارد چون که با دقّت در این روایت معلوم می شود که بسیاری از خصوصیاتی که برای انشاء عقد ذکر شده است از باب مثال است و دخالتی در ماهیت و حقیقت انشاء ندارد. بطور مثال در این روایت مهر را در عقد متعه فلان مقدار از درهم ذکر نموده با اینکه بلا شک غیر از درهم نیز چیزهای دیگر مثل دینار یا حتی افعال خارجی و یا تعلیم قرائت قرآن و مانند آن می تواند به عنوان مهر قرار داده شوند. پس ذکر درهم به خاطر حساب متعارف و غالب است


1- (1) الوسائل، ج 21، کتاب النکاح، ابواب المتعه، ب 18، ح 1.
2- (2) (توضیح بیشتر) مرحوم آقای خویی از روایت فوق به عنوان صحیحه ابان بن تغلب تعبیر کرده اند که وجه آن معلوم نیست، آری بر طبق مبانی غیر ایشان می توان با عنایت به روایت جعفر بن بشیر از ابراهیم بن الفضل (فقیه 2388/265:2) وثاقت وی را اثبات کرد، ولی مرحوم آقای خویی خود وثاقت مشایخ جعفر بن بشیر را قبول ندارد، از سوی دیگر ایشان در معجم الرجال 268:2 درباره این روایت اختلاف نسخه را نقل کرده و نسخۀ ابراهیم بن المفضّل را ترجیح داده اند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه