نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 9 صفحه 249

صفحه 249

ثانیاً: اگر عبارت «و قد رضیت» هم بود استظهار اعتبار لفظ نمی شد، چون عبارت «اذا قالت نعم» به حسب تفاهم عرفی کنایه است. مثل اینکه در عرف می گویند: فلانی هنوز بله نگفته، اگر بله بگوید کار تمام است، یعنی خصوصیتی برای بله نیست، بلکه با هر چیزی موافقتش را اظهار کند چه بگوید «نعم» یا «قبلتُ» یا «اُوافق ذلک» یا مثلاً پای ورقه را امضاء کند(1) تمام اینها را عرفاً به معنای گفتن «بله» به حساب می آورند و کافی است و اگر ذاتاً هم چنین تفاهم عرفی را نپذیریم و بگوییم از روایت خصوصیت فهمیده می شود به جهت قرینۀ خارجی باید از این خصوصیت رفع ید کنیم زیرا از نظر فقهی مسلم است که «قبلت» کافی است پس خصوصیتی برای «نعم» نیست. از این رو لفظ بما هو موضوعیتی ندارد و نعم کنایه از چیزی است که زن با آن موافقت خودش را ابلاغ می کند. وقتی کنایه شد، این روایت کافی نبودن اشاره و کتابت را نفی نمی کند.

2) روایت ثعلبه:

و عن علی بن ابراهیم عن أبیه عن ابن ابی بصیر عن ثعلبه قال: تقول: أتزوّجکِ متعهً علی کتاب الله و سنه نبیه نکاحاً غیر سفاح، و علی أن لا ترثینی و لا ارثک، کذا و کذا یوماً بکذا و کذا درهماً، و علی أنّ علیک العدّه.(2)

بعضی خواسته اند به این روایت استدلال کنند که در عقد نکاح لفظ معتبر است.

لکن

اوّلاً: به قرینه اینکه تمام آنچه در تحقق نکاح معتبر است - مثل قبول زوجه که تا او قبول نکند عقد محقق نمی گردد - در روایت نیامده، همچنین چون متعه از موارد عمومی بنای عقلاء و امر رایجی نبوده، بلکه شرع مقدس اسلام آن را آورده، از


1- (1) یکی از برادران می گفت: وقتی خواستم ازدواج کنم مادر عیالم موافقت نمی کرد، با او صحبت کردم. بعد رفت و شیرینی آورد و جلوی من گذاشت و به این طریق رضایت خود را ابراز کرد.
2- (2) وسائل، ج 21، ص 43، باب 18 از ابواب متعه، ح 2.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه