نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 10 صفحه 273

صفحه 273

1380/10/25 سه شنبه درس شمارۀ (381) کتاب النکاح/سال چهارم

اشاره

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

خلاصۀ درس قبل و این جلسه:

بحث در مسئله 20 احکام عقد عروه بود، کسی که دخترهای متعدد دارد و یک نفر معین از آنها را به نکاح مردی در می آورد لکن در صیغه نکاح مشخص نمی کند و مرد هم بدون مشخص کردن قبول می کند. بعد زوج و پدر دخترها در معقود علیها اختلاف کرده اند، صحیحۀ ابی عبیده حذا فرموده، اگر زوج دخترها را دیده، القول قول الاب و الا عقد باطل است.

در این جلسه به بررسی اشکالات وارد شده بر این روایت و توجیه این روایت می پردازیم. ان شاء الله تعالی.

***

بحث در این فرع بود که «اذا کان لرجل عده بنات، فزوج واحده و لم یسمّها عند العقد و لا عیّنها بغیر الاسم لکنه قصدها معینه و اختلفا فیها فالمشهور علی الرجوع الی التحالف، و ذهب جماعه الی التفصیل بین ما لو کان الزوج رآهن فالقول قول الاب و ما لم یرهن فالنکاح باطل، و مستندهم صحیحه ابی عبیده الحذّاء»

الف) اذا کان لرجل عده بنات، فزوج واحده و لم یسمّها عند العقد و لا عیّنها بغیر الاسم لکنه قصدها معینه

1 - بیان مورد روایت ابی عبیده از دیدگاه مرحوم آقای خویی:

ایشان می فرمایند؛ مورد روایت جایی است که بین ایجاب و قبول تطابق حاصل نشده است. مثلاً پدر زوجه، قصد شوهر دادن فاطمه را داشته و نکاح او را انشاء کرده و زوج زینب را پسندیده و در انشاء قبول، نکاح با او را قبول کرده است. طبق قاعده باید حکم به بطلان نکاح کنیم لکن به وسیله این صحیحه می گوییم اگر شوهر قبلاً دخترها را دیده بوده القول قول الاب و الا نکاح باطل است، همۀ فقها مورد این روایت را همین فرع دانسته اند ولی در عمل کردن به آن دو دسته اند

گروهی به خاطر مخالف قواعد بودن روایت را طرح کرده اند و جماعتی از فقهاء به

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه