نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 10 صفحه 322

صفحه 322

تعبیر می کند. خلاصه اینکه برای ما بسیار مایه تعجب است که مرحوم آقای خویی با آن حافظۀ قوی و احاطۀ به فقه چطور فرموده اند که در سایر عقود نیز تعیین مدّت شرط نیست. و چگونه مطلب به این واضحی بر ایشان مخفی مانده است.

البته مسئله تعیین مدّت در باب نکاح معمولاً در کتب قدماء نیامده است و مرحوم کاشف اللثام بر اساس همین جهت که قدماء ذکر نکرده اند و کأن کلماتشان اطلاق دارد یک نحوه تردیدی در مطلب برای او حاصل شده است و همچنین مرحوم محقق کرکی هم تمایل به اشتراط تعیین پیدا نموده و لکن یک قدری تأملش همین بوده است که در کتب قدماء چنین چیزی نیامده است.

به نظر می رسد که اگر چه اشتراط تعیین مدّت در باب نکاح در کتاب قدماء نیامده است و لیکن خود همین قدماء وقتی در بحث خیار شرط در باب بیع وارد شده اند از جمله شرائطی که برای آن ذکر کرده اند مسئله اشتراط تعیین مدّت است و سپس بحثی را مطرح نموده اند که خیار شرط در چه عقودی داخل می شود و در چه عقودی داخل نمی شود. از جمله عقودی را که فرموده اند خیار شرط در آن داخل می شود، عقد نکاح است و ظاهر این است که خیار شرط با همان قیود و شرائطی که در آن معتبر است و از جمله آنها تعیین مدت است، در باب نکاح نیز جایز است. و اینکه آنها در باب حرفی از تعیین مدت نزده اند به خاطر این است که کلامشان ناظر به عقد سلبی قضیۀ است یعنی در مقابل اینکه در اصل نکاح خیار شرط داخل نمی شود فرموده اند که در مهر خیار شرط داخل می شود تنها منظور آنها همراه با شرائط خاص معتبر در خیار شرط است.

ب) تکمیل مبحث طریقه تشخیص حقی یا حکمی بودن لزوم عقد:

اشاره

دو جلسه قبل(1) نظر مرحوم نائینی را پیرامون طریقه تشخیص اینکه آیا لزوم عقد از احکام شرعی عقد است که وضع و رفع آن تنها در اختیار شارع باشد، و یا از


1- (1) جلسه شماره 385، قسمت (ب).
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه