نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 114

صفحه 114

ثانیاً: روایت در مقام بیان اختیار داشتن اینها نیست بلکه وارد مورد حکم دیگری است توضیح آن که: در روایت مفروض گرفته که اینها ذاتاً اختیار نکاح را داشته اند و از فرض اختلاف سؤال می کند. یعنی فرض شده که هر کدام ابتداء عقد می کرد، عقد او صحیح بود لیکن الآن اختلاف کرده اند که کدام یک اول نکاح کرده و زمینه نکاح دیگری را از بین برده است، حکم این صورت چیست؟ اما این که به چه جهت مادر و برادر و دایی اختیار نکاح داشته اند، روایت در مقام بیان آن نیست.

نتیجه آن که، هیچ دلیلی بر اثبات ولایت مادر در عقد نکاح صغیرین خود نداریم.

اکنون به ادلۀ نافیه ولایت ام بازمی گردیم و به ادامۀ بررسی آنها می پردازیم:

اول: صحیحۀ محمد بن مسلم

«احمد بن محمد بن عیسی عن محمد بن ابی عمیر عن صفوان عن العلاء عن محمد بن مسلم عن ابی جعفر علیه السلام فی الصّبی یتزوج الصبیّه یتوارثان؟ قال: اذا کان ابواهما اللذان زوّجاهما فنعم»(1)

مفهوم این جمله شرطیه آن است که اگر عقد توسط کسی غیر از پدر صبی و پدر صبیّه واقع شده باشد صحیح نیست و از یکدیگر ارث نمی برند، اطلاق این مفهوم شامل صورتی که پدر صبی و مادر صبیّه یا مادر صبی و پدر صبیه عقد آنها را خوانده اند می شود و اطلاق این روایت حکم به بطلان چنین عقدی می کند و چون مسلم است که پدر بر صبی یا صبیه ولایت دارد پس اگر اشکالی باشد به خاطر ولایت نداشتن مادر است.

به این روایت صاحب ریاض استدلال کرده است و به نظر ما نیز این استدلال تمام است.


1- (1) جامع الاحادیث، 193/25، باب 51 از ابواب التزویج، ح 3، وسائل الشیعه 292/20، باب 12، از ابواب عقد النکاح و اولیاء العقد، ح 1.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه