نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 125

صفحه 125

اشکال اول: این است که این استصحاب، از قبیل استصحاب در شبهات حکمیه است که طبق نظر ایشان - ما هم با نظر مرحوم آقای خویی در عدم جریان استصحاب در شبهات حکمیه موافق هستیم و لیکن با تقریبی غیر از بیان ایشان - چنین استصحابی جاری نیست.

اشکال دوم: این است که این استصحاب از قبیل استصحاب کلی قسم ثالث است که جاری نیست، زیرا ولایتی که پدر و جدّ قبلاً داشته اند موضوع آن صغیر است که این موضوع قطعاً از بین رفته است. شک داریم که آیا جنون که موضوعی جدید و غیر از موضوع اوّلی است نیز موجب ثبوت ولایت می شود یا نه؟ اگر بخواهیم ولایت را استصحاب نماییم کلی قسم ثالث خواهد بود. مرحوم آقای خویی عبارتی را نیز به عنوان «بعباره اخری» ذکر کرده اند و آن این است که فرموده اند: «و بعباره اخری:

ان الولایه المسببه عن الصغر قد زالت جزماً و انما الشک فی ثبوت ولایه جدیده غیر الولایه الاولی. فلا یفرق الحال فیها بین ما کان متصلاً بالصغر و ما کان منفصلاً عنه و ان لم یقم الدلیل علیها فلا تثبت فی کلتا الحالتین ایضاً».

2) کلام استاد مد ظله و مناقشه در تعبیر مرحوم آقای خویی:

در رابطه با جریان و یا عدم جریان استصحاب ولایت سابقه، باید از این نظر بحث شود که آیا در نظر عرف، موضوع ولایت عبارت از خود ذات صغیر و مجنون است و صغر و جنون از حالات موضوع بودن و دخالتی در موضوع به نحو اینکه حیثیت تقییدی باشند ندارند، که در این صورت استصحاب جاری است و یا اینکه موضوع ولایت در نظر عرف عنوان صغر و جنون است که در این صورت قهراً یک عنوان زائل شده است و شک در ثبوت ولایت برای موضوع جدید داریم. این مطلب موکول به فهم و نظر عرف است و نمی شود برهانی بر یک طرف اقامه نمود.

به نظر ما بعید نیست که عرف برای صغر و جنون موضوعیت قائل شده و موضوع با لذات را خود این عناوین بداند، اگر چه ذات نیز می تواند بالعرض موضوع حکم باشد. بنابراین، همانطوری که مرحوم آقای خویی فرموده اند، این استصحاب از

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه