نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 134

صفحه 134

نداشت، اذن ولیّ در ازدواج معتبر است، اما تعیین نمی کند که ولیّ کیست، ممکن است پدر وجد باشد و ممکن است حاکم باشد. خلاصه اینکه صغری در این روایت مشخص نشده است، آقای خویی در جواب این اشکال می فرماید:

اولاً: ظاهر روایت این است که «ولیها» به معنی ولیّ دختر در غیر باب نکاح باشد و الا اگر ولیّ در باب نکاح مراد باشد قضیه ضروریه بشرط المحمول خواهد بود.

چون مضمون روایت این می شود که کسی که ولیّ در باب نکاح است، اجازۀ او در نکاح معتبر است و این توضیح واضحات است. پس ولیّ در غیر باب نکاح اراده شده و روایت می گوید: کسی که متولّی شئون دختر در سایر موارد است در نکاح هم اجازه اش معتبر است و معلوم است که ولیّ در غیر باب نکاح، همان پدر و جد است که متولّی شئون دخترش می باشد.

ثانیاً: اضافه کلمۀ ولیّ به «ها» ظهور در این دارد که ولیّ اختصاصی دختر اراده شده است نه حاکم که ولایتش عمومی است و اختصاصی به دختر ندارد تا «ولیّها» تعبیر شود.

5) نظر استاد مد ظله در مورد دو توجیه آقای خویی:

جواب اول ایشان که ولیّها به معنی متولّی شئون دختر در غیر باب نکاح است با فرض خود روایت مطابقت ندارد. چون روایت می گوید زنی که خودش مالک امر خود بوده متولّی شئون خودش است و خریدوفروش و کارهای دیگر را خودش انجام می دهد، نیازی به اذن ولیّش ندارد. پس معلوم می شود «ولیّها» به ولایت شرعی نظر ندارد. به نظر می رسد همانطور که مرحوم نراقی فرموده، ولیّها به معنای ولیّ عرفی باشد(1) و عرف هم پدر و جدّ را ولیّ دختر می داند. اشکال آقای حکیم هم با همین بیان مندفع می شود.


1- (1) بحث مجدّد روایت در باب ولایت پدر و جد بر بکر خواهد آمد.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه