نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 155

صفحه 155

1) استفاده انحصار از تعبیر الولایه علی البکر:

ولایت همچنان که می تواند به عقد تعلّق بگیرد (ولایه الولیّ علی العقد)، تعلّق آن به خود دختر نیز ممکن است (ولایه الولیّ علی البکر). ولایت ولیّ بر عقد، با اختیار داشتن دختر، منافات ندارد، زیرا ممکن است هم پدر حقّ عقد داشته باشد، و هم دختر از چنین حقّی برخوردار باشد، امّا ولایت بر دختر، به این معناست که اختیار دختر در دست ولیّ است و دختر نمی تواند در مورد عقد خود رأساً اقدام نماید.

ازاین رو از این عبارت به خوبی می توان استفاده کرد که ولایت ولیّ بر عقد، انحصاری است.(1)

اکثر کسانی که فقط دختر را مستقل در نکاح می دانند یا فقط پدر را منحصر در نکاح می دانند، انشاء عقد طرف مقابل را فضولی، و صحّت آن را موقوف به اجازه دانسته اند. ولی برخی از آنها مانند شیخ طوسی رحمه الله صریحاً یا به صورت احتمال، عقد طرف مقابل را باطل شمرده اند.

2) نقل اسامی منکرین استقلال انحصاری باکره:

قرن چهارم: ابن ابی عقیل که از رجال اوائل این قرن است، به نقل مختلف(2) ، قائل به ولایت پدر بر بکر بوده است. شیخ صدوق در هدایه(3) و مقنع(4) ولایت پدر و جدّ را عنوان کرده و اذن آنها را لازم دانسته، ولی در فقیه(5) به ذکر ولایت پدر اکتفا کرده است.

قرن پنجم: شیخ مفید در مقنعه(6) قائل به تشریک در ولایت نکاح شده و برای صحت ازدواج هم اذن پدر و هم اذن باکره را لازم دانسته است. شیخ طوسی در


1- (1) این مطلب در مستند قدری خلط شده است، زیرا مرحوم نراقی، صدوق را از افرادی ندانسته که قائل به استقلال انحصاری پدر شده اند، با اینکه تعبیر مرحوم صدوق ولایه بر دختر است، نه ولایه بر عقد.
2- (2) مختلف 97/7.
3- (3) الینابیع الفقهیه 26/18.
4- (4) الینابیع الفقهیه 16/18.
5- (5) فقیه طبع نجف 250/3.
6- (6) الینابیع الفقهیّه 39/18.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه