نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 275

صفحه 275

راضی نباشد و هر چه او استغاثه کند کسی به دادش نرسد، این ظلمی در حق اوست و از خداوند حکیم صادر نمی شود، بلکه چه بسا چنین تحمیلی مستلزم مفاسد بزرگی - مانند خودکشی و زنا و فرار از خانه - باشد، خلاصه این که قانون شرع چنین اختیاری به پدر بدهد و نظر دختر را به طور کلی نادیده بگیرد خلاف حکم عقل است.(1)

اما کتاب: ایشان مجموعاً به پنج قسمت از آیات شریفه قرآن استدلال کرده اند و در ادامه می فرمایند: «و غیر ذلک ممّا ظاهره استقلالها بالولایه»(2)

اما سنّت: ایشان مجموعاً هشت روایت صحیح و موثقه و غیرهما که استقلال باکره در عقد دائم را شامل می شود و چهار روایت را که دلالت بر استقلال باکره در عقد موقت می کند، نقل می کنند و در ادامۀ نصوص متعه، پس از پاسخ معارضات آن می فرمایند: «فحینئذٍ یتم للاستقلال بهذه النصوص علی المطلوب (استقلال انحصاری دختر در عقد دائم) بعد اتمامها بعدم القول بالفصل إلاّ من المحکیّ عن جمع الشیخ فی کتابی الاخبار الذین لم یعدّا للفتوی، بسقوط الولایه عنها فی المنقطع دون الدائم، علی انه جمع یأباه ظاهر جمیع الاخبار بل و الاعتبار و ضروره اولویه الدائم فی ذلک منه...»(3)

صاحب جواهر پس از بیان ادلۀ مختارشان، نظریۀ استقلال پدر و ادلۀ آن را مطرح کرده و می فرمایند: جماعتی قائل به استقلال پدر شده اند و دلیلشان یکی استصحاب ولایت حال صغر و دیگری اخبار کثیره است. پس از آن، هر دو دلیل را نقد می کنند(4) و در نقد تمسک به روایات می فرمایند:

اولاً: تمام یا اکثر روایات استقلال پدر اشکال سندی دارند و مشهور نیز به آن عمل نکرده اند تا ضعف سندی آنها جبران شود.

ثانیاً: بین این روایات و روایات استقلال باکره به دو نحو جمع عرفی هست:


1- (1) جواهر الکلام 179/29
2- (2) جواهر الکلام 175/29
3- (3) جواهر الکلام 179/29
4- (4) بحث استصحاب ولایت حال صغار در درس 427 گذشت.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه