نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 307

صفحه 307

در لا ینقض النکاح الاّ الاب نیز جهت اثباتی قضیه دارای اطلاق نیست، لذا معنای آن این نیست که پدر مطلقاً هر نکاحی را می تواند نقض کند، بلکه معنایش این است که هیچ کس غیر از أب نمی تواند نقض کند. (هر کس غیر از أب نقض کند بی اثر است فقط پدر حق نقض دارد، لا غیر).

8) متن روایت ابراهیم بن میمون:

محمد بن الحسن الطوسی باسناده عن احمد بن محمد بن عیسی عن ابن فضال عن صفوان عن ابی المغراء عن ابراهیم بن میمون عن ابی عبد الله علیه السلام قال: اذا کانت الجاریه بین ابویها فلیس لها مع ابویها امر و اذا کانت قد تزوّجت لم یزوّجها الاّ برضا منها.(1)

این روایت در کسب رضایت دختر صریحاً بین کسی که قبلاً ازدواج کرده، و کسی که هنوز ازدواج نکرده، فرق گذاشته است، و به هیچ وجه با فرمایش صاحب جواهر سازگار نیست.

9) متن روایت عبید بن زراره:

محمد بن الحسن الطوسی باسناده عن الحسین بن سعید عن النضر بن سوید عن القاسم بن سلیمان عن عبید بن زراره عن ابی عبد الله علیه السلام فی حدیث قال: لا تستأمر الجاریه فی ذلک اذا کانت بین ابویها فاذا کانت ثیّباً فهی أولی بنفسها.(2)

این نیز بین باکره و ثیّبه صریحاً فرق گذاشته است و در مورد باکره استیمار را لازم نداشته است و با نظر صاحب جواهر منطبق نیست.

به طور خلاصه از روایاتی که تاکنون خوانده ایم، عموماً استقلال پدر و عدم استقلال دختر - بالصراحه یا بالظهور - استفاده می شود، در مقابل، روایت منصور بن حازم(3) است که دلالت بر لزوم استیمار از بکر دارد، و روایت صفوان(4) که مرحوم آقای خویی برای نظر تشریک از آن استفاده کرده اند و آن را صریح در تشریک


1- (1) وسائل، ج 20، ص 284، باب 9 از ابواب عقد النکاح و اولیاء العقد، ح 3.
2- (2) همان، باب 3، ح 13.
3- (3) همان، باب 9، ح 1.
4- (4) همان، ح 2.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه