نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 317

صفحه 317

شامل می گردد: عن احمد بن محمد بن ابی نصر قال سألت الرضا علیه السلام [أ] یتمتع بالامه باذن اهلها قال: نعم، ان الله تعالی یقول: فَانْکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ .

استدلال به آیه فوق برای حکم متعه نشان از ظهور (فَانْکِحُوهُنَّ) در معنای اعم دارد و این امر اجمال این گونه آیات یا انصراف نکاح را به نکاح دائم ردّ می کند.

بنابراین برای اثبات استقلال انحصاری پدر (و جد) در تزویج متعه دختر باکره می توان به همان روایات گذشته استناد کرد، به هر حال ما با مراجعه به روایات مخصوص به متعه به همین نتیجه دست یافتیم، بنابراین اجمال ادله نکاح یا انصراف آنها به نکاح دائم یا ظهور آنها در معنای اعم در بحث ما نتیجه جدیدی ایجاد نمی کند.

3) بررسی روایات باب متعه (طرح بحث):

پس از بررسی روایات باب متعه، تنها روایاتی که اذن پدر را در مورد باکره معتبر دانسته و ولایت را به طور مستقل برای پدر ثابت کرده قابل استناد بوده و از جهت سند و متن بی اشکال می باشد، اما روایاتی که بر استقلال دختر و عدم اعتبار اذن پدر به آنها تمسک شده است. همگی از جهت دلالت ناتمام بوده و بسیاری از آنها از جهت سند نیز قابل اعتماد نیستند.

ما در اینجا نخست روایات معتبری را که دلالت بر استقلال پدر یا اعتبار اذن پدر نموده ذکر کرده، آنگاه روایاتی را که مورد تمسک قول مقابل است مطرح می نماییم.

4) روایات داله بر استقلال پدر در عقد انقطاعی باکره، و نفی استقلال دختر:

1) معتبرۀ ابن ابی یعفور: «فضاله بن ایّوب عن العلاء عن عبد الله ابن ابی یعفور قال قلت لأبی عبد الله علیه السلام یتزوج الرّجل بالجاریه متعهً فقال: نعم الاّ ان یکون لها اب و الجاریه یستأمرها کل أحد الاّ ابوها»(1)


1- (1) جامع الاحادیث 38401/75:26، باب 7، از ابواب المتعه، ح 8.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه