نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 11 صفحه 343

صفحه 343

ج) میزان برای باکره و ثیبه بودن چیست؟

اشاره

مرحوم سیّد می نویسد: اذا ذهبت بکارتها بغیر الوطی - من وثبه و نحوها - فحکمها حکم البکر، و اما اذا ذهبت بالزنا او الشبهه ففیه اشکال، و لا یبعد الالحاق بدعوی أنّ المتبادر من البکر من لم تتزوج، و علیه فاذا تزوجت و مات عنها او طلّقها قبل أن یدخل بها لا یلحقها حکم البکر و مراعاه الاحتیاط اولی.

1) فروض و اقوال در مسئله:

اوّل: اگر پردۀ بکارت موجود باشد پدر بر او ولایت دارد و اگر زائل شده هر چند با انگشت یا پریدن یا مرض، ولایت ساقط است. یعنی باکره و ثیبه بودن به حسب وجود و عدم پردۀ بکارت است. ظاهراً این معنا قائلی ندارد.

دوّم: اگر بکارت با وقاع زائل شد ثیّبه است هر چند وقاع با شبهه یا زنا باشد، این نظر صاحب جواهر است که می نویسد: اگر مدخوله بود و لو با زنا حکم روی آن آمده و ثیب شده است. مرحوم آقای خویی نیز مدخوله بودن را در ثیبوبت کافی می دانند.

سوّم: اگر عُذره بعد از ازدواج با وطی شوهر زائل شده باشد ثیبه است که این قول مختار مرحوم آقای حکیم است.

چهارم: به مجرّد شوهر کردن احکام ثیبه بار خواهد شد هر چند وقاع صورت نگرفته باشد و این نظر مرحوم سیّد بود که فرمود: متبادر از بکر، عدم ازدواج است و لو زنا یا وطی شبهه واقع شده و عذره هم زائل شده باشد.

پنجم: برای ثیبوبت دو چیز معتبر است: ازدواج و ازالۀ بکارت، یعنی بعد از ازدواج ازالۀ بکارت شده باشد با وطی شوهر یا زنا یا شبهه یا هر سبب دیگری.

مقتضای استدلالی که مرحوم آقای حکیم نموده اند این قول است، هر چند خود ایشان قول سوّم را انتخاب کرده اند.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه