نکاح : تقریرات درس آیت الله شبیری زنجانی جلد 12 صفحه 150

صفحه 150

اصلاح را خیر معرفی کرده، نمی توان از آن استفاده کرد که تزویج صغار به دست اوصیاء از مصادیق عمل ذی مصلحت است.

البته چون سؤال و توهّم در مورد امور مالی بوده، صحّت اقداماتی نظیر بیع و شراء و تصرّف در اموال را می توان از آن استفاده نمود.

ثانیاً: چنانچه آیه دلالت بر مصلحت دار بودن تزویج و مقدور بودن و صحّت عقد صغار داشته باشد، یک اشکال نقضی هم می توان به آن وارد کرد، و ظاهراً منظور آقای حکیم نیز همین باشد که فرموده:

مع انّها لو تمّت لم تختصّ بالوصیّ بل تعمّ غیره من الاقارب و الاجانب.(1)

زیرا دلیلی ندارد که جواز تزویج، اختصاص به وصیّ داشته باشد، و باید قائل شویم که تمام مردم حقّ دارند نسبت به تزویج صغار اقدام نمایند، در حالی که بلا اشکال، آیه دارای چنین ظهوری نبوده، و با ارتکاز عرفی چنین معنایی از آن استفاده نمی شود. نه این که عرف مفاد آیه را اثبات خیر بودن تزویج به طور کلی بداند و با قرینه ای، غیر اوصیاء از شمول آیه خارج شده باشد، بلکه آیه اصلاً ظهوری در اثبات خیر بودن تزویج ندارد.

د) بررسی روایاتی که برای اثبات حکم صحّت به آنها استدلال شده است:

اشاره

به روایات متعددی برای اثبات ولایت وصیّ استدلال شده است:

1) روایت ابو بصیر:

عن ابی بصیر عن ابی عبد الله علیه السلام قال: سألته عن الّذی بیده عقده النکاح؟ قال: هو الأب و


1- (1) - همان، ص 473 (توضیح بیشتر) اگر ما با تناسب حکم و موضوع آیه را به کسانی که نوعی ارتباط با یتامی دارند تخصیص دهیم باز به اوصیاء اختصاص ندارد، بلکه اولیاء عرفی یتامی که شرعاً هم ولایت ندارند، قهراً مخاطب آیه فوق می باشند.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه